نمایشگاه راه لاجورد؛ در قلمرو میراث جاده ابریشم از مجموعه فریدالله ادیب آیین با آثار نصرالله سروری در موزه بزرگ خراسان رضوی برگزار شد.
این نمایشگاه در موزه بزرگ خراسان رضوی در ایران برگزار شد و آثار نقاشی استاد مرحوم نصرالله سروری و هنرمندان برجسته افغانستان، با تمرکز بر موضوعاتی مرتبط با میراث فرهنگی و بناهای تاریخی این کشور، به نمایش گذاشته شدند. در این مجموعه، ۱۲ اثر نقاشی از بناهای تاریخی، آداب و رسوم زندگی عشایر و آیینهای سنتی از جمله مراسم بزکشی، به مناسبت ایام نوروز، به دید عمومی عرضه شدند. این نمایشگاه نه تنها یک فرصت برای آشنایی با آثار هنری بیقیاس و
تاریخی افغانستان بود، بلکه نیز به فرهنگ این کشور و ارتباطات فرهنگی با کشورهای دیگر اشاره میکرد. از این رویداد مهم، پیامهایی ارزشمند درباره اهمیت حفظ و ترویج میراث فرهنگی برای نسلهای آینده به دست آمد.
شاه دو شمشیره
این اثر هنری، خلقی استثنایی از دست هنرمند برجسته افغانستان، نصرالله سروری، در سال 1382 هجری شمسی است. این نقاشی به شخصیت شاه دو شمشیره، جنگجوی عربی که در قرن اول هجری قمری به کابلستان آمد و نقش بارزی در جنگ با کابلستانیها داشت، اشاره دارد. در افسانه لیث بن قیس بن عباس، شاه دو شمشیره به عنوان یکی از سرداران جنگی عرب در مقابل کابلستانیها شناخته میشود. او با دو شمشیر در دست، پس از تخریب دیوارهای کابل توسط منجنیق، به همراه سپاهیانش به جنگ پرداخت. در جریان مبارزه، سر از تن او جدا شده و به شهادت رسیده است. پس از فتح، مسلمانان یک مسجد به نام شاه دو شمشیره در کنار محل دفن او بنا کردند. در تابلوی خود، هنرمند به دقت تصویر کشیدن بناهای تاریخی و معاصر کابل، همچنین زندگی روزمره مردم افغانستان را به تصویر کشیده است. این اثر هنری نه تنها به نمایش بناهای باستانی میپردازد، بلکه زندگی مردم افغانستان را در دو جنبه شهری و عشایر نیز به تصویر میکشد. از نظر هنری، انتخاب آزادانه رنگها و جزئیات زیبایی که در این اثر به کار رفته، از دید هنری بسیار بالا و منحصر به فرد است. شاه دو شمشیره به عنوان یک اثر هنری استثنایی در نمایش هنر و تاریخ افغانستان، نشانگر شهامت و مقاومت مردم این سرزمین در مواجهه با فراز و نشیبهای تاریخی خود است.
ارگ هرات باستان
این اثر هنری، خلق شده توسط استاد نصرالله سروری، یکی از هنرمندان برجسته افغانستان، و موضوع آن بناهای تاریخی شهر هرات باستان است. این تابلو، که در سال 1380 خلق شده، جزء آثار باستانی بینظیر شهر هرات محسوب میشود.
قلعه اختیارالدین یا ارگ هرات باستان، یک بنای تاریخی معروف است که از خشت خام ساخته شده و دارای 13 برج میباشد. این دژ در سده چهارم پیش از میلاد در پی تهاجم اسکندر مقدونی ویران شد، اما پس از آن دوباره آباد شد. استاد سروری با خلق این اثر، جزء آثار باستانی و فلسفی خود قرار داده است. در این اثر هنری، بازار سنتی هرات با نمایی از میوهفروشان، ترازوی قدیمی، و خریداران با لباسهای محلی به تصویر کشیده شده است. دیوارهها و بناهای باستانی نیز در تابلو حضور دارند، همچنین درشکه کراچی که به زبان پشتو باربری معروف است، نمادی از زندگی روزمره مردم افغانستان در گذشته است. رنگهای زنده و آسمان آبی نیز تاثیر زیبایی به تابلو افزودهاند. استاد سروری با این اثر هنری، تلاش کرده است تا یک منظره زیبا و تاریخی از ارگ باستان هرات را به تصویر بکشد و به عنوان یک یادگار فرهنگی و تاریخی از سرزمین کهن افغانستان باقی بگذارد.
زندگی عشایر در شب
این اثر هنری، آفرینشی استثنایی از هنرمند بزرگ افغانستان، استاد نصرالله سروری، که در سال 1381 هجری شمسی خلق و به جاودانگی رسیده است. این اثر، نگاهی عمیق به زندگی اجتماعی عشایر استان بادغیس افغانستان را در ساعات آغازین شب به تصویر میکشد. استان بادغیس، با تمام فرهنگ و طبیعت خاص و چشماندازهای خیرهکنندهاش، در شمال غربی افغانستان واقع شده است. این منطقه کوهستانی، از سوی غرب با هرات، از سوی شرق با فاریاب، از سوی شمال با ترکمنستان و از سوی جنوب با غور همسایه است. در این آثار هنری، عشایر با لباسهای سنتی و رنگهای گرم، زیر چادرهایی که هنوز هم سرپناه و مکان استراحتشان است، زندگی میکنند. این اثر نه تنها تماشاگران را به دنیای عشایر میکشاند، بلکه فرهنگ و زیبایی آنان را با استفاده از جزئیاتی زنده و واقعگرایانه به تصویر میکشد. در سایههای شب، زندگی پرفعالیت و پویای عشایر به خوبی به تصویر کشیده شده است. شعلههای آتش که در اطراف زمینهی نقاشی پراکنده شدهاند، نمادی از گرمای همبستگی و اتحاد در بین افراد عشایر هستند. در نقاشی، انعکاس آبی نور ماه بر تپههای خاکی و چادرها، جلوهی زیبایی و غنای طبیعت بکر استان بادغیس را به تصویر میکشد. همچنین، زندگی فعال عشایر در حال پختن نان و انجام کارهای روزمره در زیر چادرها نشان از استقامت و مقاومت آنان در برابر شرایط سخت زمستانی دارد.
استاد نصرالله سروری با این اثر، نه تنها به زیبایی و دقت زندگی عشایر استان بادغیس را بازنموده، بلکه به وسیلهی هنر خود، جنبههای مختلف فرهنگی و زیبایی این اجتماع را به تصویر کشیده و مخاطبان را در معرفی یک جنبهی غنی و متنوع از فرهنگ افغانستان همراهی میکند.
پایتخت آسیا
در این اثر هنری به نام پایتخت آسیا، هنرمند برجسته نصرالله سروری، با زیبایی و ابتکار، از شهر تاریخی غزنی و بناهای باستانی آن الهام گرفته است و یک تابلویی جدید و جذاب خلق کرده است. شهر غزنی، با تاریخی ۱۵۰۰ ساله، از معروفترین و کهنترین مناطق جهان است که در جنوب شرقی افغانستان واقع شده است. این شهر به عنوان مرکز استان غزنی با آثار باستانی فراوان، به خصوص شهر کهن بالاحصار که مقر سلطنت سلطان محمود غزنوی بوده، شناخته میشود.
در این اثر هنری، با دقت و حساسیت، قلعه باستانی و منارههای باستانی مسجد بهرامشاه به تصویر کشیده شدهاند. رنگهای زیبا و جذابی به کار رفتهاند تا جزئیات بناهای باستانی را به نمایش بگذارند و جاده ابریشم که نماد رونق تجارت و بازارهای گذشته است، نیز به زیبایی به تصویر کشیده شده است. همچنین، حضور پرچم سبز نشانگر مقبره یک فرد روحانی یا امامزاده است و جلب توجه به نقطهی مقدس و متبرک است. در تصویر، اهالی با لباسهای باستانی در حرکت به سمت مقبره و روستاییان با بناهای قدیمی در پسزمینه سبز و زیبا به تصویر کشیده شدهاند. عشایر با شترانشان در حال عبور از جادهها و رشتهی کوههای زیبا و آسمانی غروب نیز از دیگر عناصر مهم این اثر هنری هستند. نصرالله سروری با این اثر هنری، نه تنها زندگی و آداب و رسوم مردمان غزنی باستان را به تصویر کشیده، بلکه با استفاده از ترکیبی از تاریخ و زیبایی، یک پرترهی جذاب و شگفتانگیز از یکی از بزرگترین و کهنترین شهرهای باستانی جهان را به نمایش گذاشته است.
بازار چهار چته (سقف)
در این اثر هنری به نام بازار چهار چته (سقف)، استاد نصرالله سروری به زیبایی و دقت، از بناهای تاریخی شهر کابل افغانستان الهام گرفته و یک آثار هنری بینظیر خلق کرده است. این بازار، به عنوان یکی از جواهرات تاریخی شهر کابل شناخته میشود که در دورهٔ عصر بابری ساخته شده و به دلیل داشتن چهار سقف بلند به نام خود معروف است. این سقفهای بلند، نور را از آئینهها به بازار منعکس میکنند و زیبایی و تماشایی بسیاری را ارائه میدهند. در تصویر، بازار چهار چته در قلب شهر کابل واقع شده و به عنوان مرکزی پر از حرکت و هیاهو در زیر سقفهای بلند خود شناخته میشود. دکانهای این بازار محل کسب و کار مردمان بوده و زندگی روزمره شهروندان کابل در آن به تصویر کشیده شده است. افراد با لباسهای سنتی در این بازار به چشم میآیند و حرکت و رفتوآمد آنجا را با تماشای زندگی مردمان کابل پر کرده است. متأسفانه، بخش اعظم بازار چهار چته در سال ۱۸۷۹ به دلیل حمله قشون انگلیس سوزانده شده است و این بازار که مکانی برای مبارزه ملیگرایان بوده، به دلیل اهمیت تاریخی و اجتماعی خود سوخته شده است. در سال ۱۳۴۳ خورشیدی، به جای بازار چهار چته، یک فضای سبز احداث شده است که نشاندهنده نادیدهگرفتن دولتها نسبت به حفظ و مرمت بازار تاریخی است. استاد سروری با این اثر هنری، با بهرهگیری از زیبایی و ژرفای زندگی و فرهنگ مردمان کابل، یک شاهکار هنری را به وجود آورده که علاوه بر ارزش هنری، ارزش تاریخی و فرهنگی بسیاری را نیز به ارمغان میآورد و به عنوان یک اثر هنری بینظیر شناخته میشود.
عشایرها در گذر زندگی
این اثر هنری، خلقی جدید از استاد نصرالله سروری، هنرمند برجسته افغانستان، در سال 1380 هجری شمسی است. در این نقاشی، وی به زیبایی و شور زندگی عشایر در منطقه فراه، یکی از نواحی غربی افغانستان، پرداخته است. منظرهای از تپههای سرسبز و درختان پربار که نماد فصل تابستان و زندگی شاداب عشایر را به تصویر میکشد، در تابلو به چشم میآید. این تصویر زندگی پرانرژی و فعالیتهای روزمره عشایر را به شکلی زیبا و مفهومی نشان میدهد. کاروانی از عشایر در حال عبور از دشتهای سبز و زیبا، به شکلی شورانگیز و پر از حیات به تصویر کشیده شده است. شترانی که در کنار یکدیگر حرکت میکنند، زندگی متحرک و پویای عشایر را نشان میدهند. رنگهای زنده و زیبا که برای نمایش زیبایی طبیعت و زندگی زیبای عشایر استفاده شده است، جلوهای ویژه به این اثر هنری میبخشد و زیبایی آن را تاکید میکند. زندگی در گذر عشایر نه تنها یک تصویر زیبا از زندگی عشایر در دشتهای سبز و زیبا است، بلکه این اثر با زیبایی و پرانرژی، نحوه زندگی پویای و فرهنگی عشایر را به تصویر میکشد و ارزش هنری و فرهنگی خود را به نمایش میگذارد.
در باره کلکسیونر
فریدالله ادیب آیین، به عنوان یکی از برجستهترین هنرمندان و مالکان مجموعه ۱۲۷ اثر تابلو نقاشی، در صنعت هنر و فرهنگ افغانستان به عنوان یک شخصیت حرفهای شناخته میشود. او نه تنها نقاشیهای خود را به عنوان یک هنرمند معتبر ارائه میدهد، بلکه نیز بهعنوان یک متخصص در حفظ و حراست از میراث فرهنگی این سرزمین فعالیت مینماید.
مجموعه ۱۲۷ اثر تابلو نقاشی که ادیب آیین نگهداری میکند، با ثبت در میراث فرهنگی، نشانگر سالها تلاش و تعهد وی در حفظ و حراست از فرهنگ و هنر افغانستان است. او با داشتن تخصصهای متعدد، از جمله هنر تجسمی، موسیقی، و مجموعهداری، در صنعت هنر و فرهنگ این کشور فعالیت میکند. بیش از چهار دهه است که این مجموعه بهعنوان یک نماد از ثبات و تاریخ فرهنگی افغانستان شناخته میشود. بهعنوان یک مالک و نگهدارنده حرفهای، ادیب آیین توانسته است ارزشمندترین آثار هنری را جمعآوری و نگهداری کند و نقش بسزایی در حفظ و ارتقاء فرهنگ و هنر افغانستان داشته باشد.
نویسنده: حسین ندافان