مراسم یادبود گرامیداشت خون شهدای دانایی و ابراز همدردی با خانواده ایشان در روز سه شنبه 21 ثور/اردیبهشت 1400 مقابل سفارت افغانستان در تهران برگزار شد.
به گزارش احمد معتمدی خبرنگار خبرگزاری فرهنگ، در پی فاجعه تروریستی در مقابل مدرسه سیدالشهدای کابل که روز شنبه 18 ثور/اردیبهشت 1400 اتفاق افتاد و منجر به شهادت بیش از ۵۰ تن و همچنین زخمی شدن تعداد زیادی از دانش آموزان گردید، مراسمی یادبود مقابل سفارت افغانستان در تهران برگزار شد.
این در حالی بود که ظهر روز سه شنبه مجلس ختم کلام الله مجید و اتحاف دعا به روح پاک شهدای حوادث اخیر، با حضور سفیر و جمعی از کارکنان سفارت برگزار گردید.
حسن حکیمی، دانشجوی مهندسی کامپیوتر، به عنوان یکی از مسئولین برگزار کننده، در مصاحبه با خبرگزاری فرهنگ، نسبت به حضورشان در این مراسم گفت:
ما اینجا یک تعداد از دانشجویان و طلبه هایی هستیم که تا سه روز پیش مشغول زندگی عادی و روزمره خود بودیم. گوشی تلفن همراه خودمان را باز کردیم یک خبر و یک عکس واقعاً ما را به هم ریخت. هنوز درد شهدای کابل را فراموش نکردیم هنوز درد زایشگاه کابل را فراموش نکردیم، درد لوگر درد زابل و… واقعاً دلمان را به درد آوردند و از اینکه بنشینیم و هیچ کاری نکنیم و فقط یک نظاره گر باشیم واقعاً خجالت کشیدیم. بچه ها به صورت خودجوش جمع شدند گفتند تنها کاری که از دستمان بر می آید، علاوه بر گذاشتن پست و باز ارسال مطالب در فضای مجازی، در مقابل سفارت گردهم آییم و با خانوادههای تمام شهدا از جمله شهدای کابل، لوگر، زابل و شهدایی که بی گناه کشته شدند ابراز همدردی کنیم و به آنها بگوییم که شما تنها نیستید.
دوستان شروع به ارتباط گیری کردند و تدارکات لازم را فراهم نمودند. یکی از دوستان ایرانی زحمت وسایل نقلیه و امکانات صوتی را کشیدند.
ما نه از از ارگان خاصی هستیم و نه از قشر خاصی، من دانشجو هستم، دوستم کارگر است و آن یکی طلبه. همه مردم عادی هستیم.
از دوستان ایرانی هم افراد عادی با ما همکاری داشته اند، چیزی که از دستشان بر می آمدند از ما دریغ نکردند و شرط ما برای قبول این کمک و همکاری از سوی این اشخاص و ارگان این بود که فقط حرف دل خودمان گفته شود.
حکیمی در توضیح دلیل برگزاری این مراسم در مقابل ساختمان سفارت عنوان کرد:
«ما اینجا را برای ابراز همدردی و تجمع انتخاب کردیم که به سفارت بگوییم که ما شما را به عنوان سفارت و نماینده قانونی افغانستان در اینجا قبول داریم، دولت افغانستان را به رسمیت میشناسیم، ولی می خواهیم بدانیم که این انفجار ها تا کی ادامه خواهد داشت؟
اینجا را انتخاب کردیم که به مردم بگوییم اگر ما بخواهیم می شود، ما هستیم که سفارتی هست، ما هستیم که آقای سفیری هست آقای رئیس جمهوری هست، اگر ما نباشیم هیچ کدام از این ها وجود نخواهد داشت. اگر ما بخواهیم و به خودمان تکان بدهیم می شود و اگر ما نخواهیم نمیشود. بیست سال است که همین جنگ، انفجار و ناکامی ها وجود دارد و اگر ما به خودمان نیاییم چهل سال دیگر و به همین صورت ادامه پیدا خواهد کرد. تا ما نخواهیم نمیشود و از ماست که بر ماست…
پیام من به همه جوانان افغانستانی این است که اگر منِ جوان برای وطنم، برای آینده کشورم برنامه ای نداشته باشم، اگر ما فقط به دنبال اهداف شخصی خودمان باشیم، به دنبال یک دانشگاه خوب یک شغل خوب یک مدرک خوب و در آخر به دنبال یک کشور خارجی برای سکونت باشیم؛ وقتی اهداف مان همه فردی باشد و برای کشورمان هیچ هدف و برنامه ای نداشته باشیم، وطن مان به همین صورت می ماند و این وضعیت ادامه خواهد داشت.
امروز اگر طالب اگر داعش یا هر کس دیگری می کشد، به همان اندازه که آنها مقصر است و به همان نسبت ما نیز مقصریم. ما مقصریم که هیچ برنامه ای نداریم.
اگر یک انگشتت را به طرف شخصی نشانه گرفتی سه انگشت به سمت خودت هست پس حواسمان را جمع کنیم و به فکر خودمان هم باشیم.»
وی راه حل خروج ازین بحران ها را اینگونه بیان کرد:
«اول اینکه آگاه شویم. دوم اینکه تکانی به خودمان بدهیم. نه یک فرد متعصب باشیم و نه یک فرد غرب زده. با دانایی و آگاهی، با عقل و منطق به گفت و گو با همدیگر بنشینیم و به حرف های همدیگر گوش دهیم همدیگر را تکفیر نکنیم قوم گرایی و مذهب گرایی نکنیم.
همه ی ما انسان هستیم و از همه بالاتر همه ما مسلمان هستیم. دین، خدا و پیامبرمان یکی است وجه اشتراک های مان آنقدر زیاد است که وجه اختلافات ما دیده نمی شود. اگر جوانان ما به دور از هر گونه تعصبات مذهبی قومی و حزبی با هم رفتار کردند افغانستان درست خواهد شد در غیر این صورت اگر بخواهیم با تعصب گذشته، قومگرایی گذشته، شیعه، سنی، پشتون و هزاره گفتن ها ادامه بدهیم وضعیت افغانستان به مراتب بدتر خواهد شد.»
حکیمی در پاسخ به این سوال خبرنگار «از قدیم انتحاری و حملات تروریستی در کشور ما بوده، اما چرا دشمن هربار که می خواهد یک ضربه مهلک به ملت بزند، دست روی قشر فرهنگی و فرهیخته جامعه ما میگذارد؟ همانطور که ما الان شاهد شهدای دانایی هستیم.» گفت:
«حقیقت این است که مرگ دشمن ما وقتی است که مردم از جهل بیرون بیاید و به آگاهی برسد، وقتی که ما به آگاهی رسیدیم قطعاً اسیر خرافات نمی شویم. دیگر جایی برای تبلیغ تکفیر باقی نمی ماند جایی برای افراطگرایی باقی نمی ماند. دوما اینکه دشمن از خانواده ها زهر چشم میگیرد و میخواهد از خانوادهها و از کسانی که در این راه قدم گذاشتند زهر چشم بگیرد تا کسی در این راه وارد نشود. می خواهد به خانوادهها این را القا کند که فرزندان شان نباید به این مسیر سوق داده شود. چرا که این مسیر درست همان چیزی است که دشمن نمی خواهد.
علت دوم میتواند این باشد که دشمن میخواهد عقدهگشایی کند و کینه ها و حقارت های شان را خالی کند.»
مریم سادات حسینی – خبرگزاری فرهنگ