ل
لئیم لییم ــــــ
لبتاپ لبتاپ ــــــ
لجنزار لجنزار لجن زار
لجباز لجباز لج باز
لغتنامه لغتنامه (ط) ــــــ
لکن ــــــ ــــــ
لیکن ــــــ ــــــ
م
ماتمزده ماتمزده ماتم زده
مالدار مالدار مال دار
ماه‌به‌ماه ماه به ماه ماه بماه
ماهپاره ماهپاره ماه پاره
ماهتاب مهتاب ــــــ
ماهنامه ماهنامه (ط) ماه نامه
ماهواره ماهواره ماه واره
ماهیچه ــــــ ماهیچه
مرئوس مرؤوس مرئووس
مرئی ــــــ مریی
مرامنامه مرامنامه مرام نامه
مرگبار مرگبار مرگ بار
مسائل[1] مسایل ــــــ
مسئلت مسألت ــــــ
مسئله مسأله ــــــ
مسئول مسؤول مسئوول
مسئولیت مسؤولیت مسئوولیت
مستثنا مستثنی ــــــ
مسکوب مسکوب ــــــ
مسگر ــــــ مس گر
مع‌الاسف ــــــ مع الاسف
مع‌ذالک ــــــ مع ذالک
معنا معنی ــــــ
منتها منتهی ــــــ
منجمله ــــــ منجمله
موبهمو[2] موبمو ــــــ
موافقتنامه موافقتنامه (ط) ــــــ
مهتاب ــــــ ــــــ
مهمانخانه مهمانخانه مهمان خانه
میانگین میانگین ــــــ
میلیارد ــــــ ملیارد
میلیون ــــــ ملیون
مؤلّف ــــــ مولف
مهمتر مهمتر مهم تر
مهمترین مهمترین مهم ترین
میوه‌ها میوه‌جات میوه جات
ن
نائل نایل ــــــ
نائم نایم ــــــ
نابسامان ــــــ نا به سامان
نابکار ــــــ نا به کار
نابهنگام ــــــ نا به هنگام
ناخوش‌آیند ناخوشایند نا خوش آیند
نامزد ــــــ نام زد
نام‌گذاری ــــــ نام‌گزاری
نامرئی نامریی ــــــ
نانخور نانخور نان خور
نامور نامور نام ور
نخلستان ــــــ ــــــ
نرمخو نرمخو ــــــ
نشانگر نشانگر ــــــ
نگهداری نگهداری (ط) ــــــ
نمازگزار ــــــ نمازگذار
نمایشگاه نمایشگاه ــــــ
نمکدان نمکدان (ط) ــــــ
نیایشگاه نیایشگاه نیایش گاه
نیشخند نیشخند (ط) نیش خند
نیکنام نیکنام نیک نام
نیلبک نیلبک نی لبک
نیزار نیزار (ط) نی زار
نیمرخ نیمرخ نیم رخ
نیمروز نیمروز نیم روز
نیمسوخته نیمسوخته ــــــ
و
واقعگرا واقعگرا واقع گرا
وانگه ــــــ ــــــ
ورزشکار ورزشکار (ط) ورزش کار
وزارتخانه وزارتخانه وزارت خانه
وصیتنامه وصیتنامه وصیت نامه
وطن‌دوست وطندوس وطن دوست
وکالتنامه وکالتنامه وکالت نامه
ولگرد ولگرد (ط) ول گرد
ویرانگر ویرانگر ویران گر
ویژگی ویژه‌گی ــــــ
هـ
هجده / هیجده هژده/هیژده ــــــ
هدفمند هدفمند هدف مند
هریک هر یک ــــــ
هرکس هر کس ــــــ
هرچیز هر چیز ــــــ
هشدار هوش‌دار هوش دار
هفتصد هفتصد هفت صد
هفده ــــــ ــــــ
هم‌آغوش هماغوش هم آغوش
هماتاق ــــــ هماتاق
همان‌طوری که همانطوریکه ــــــ
همانکه همانکه ــــــ
همانگونه همانگونه ــــــ
همانند ــــــ ــــــ
هماهنگ هم‌آهنگ هم آهنگ
همبازی همبازی هم بازی
همبستگی همبستگی هم بستگی
همپا همپا هم پا
همپیمان همپیمان هم پیمان
همجنس همجنس (ط) هم جنس
همچنان همچنان هم چنان
همچنین همچنین هم چنین
همچو همچو هم چو
همخواب همخواب هم خواب
همداستان همداستان هم داستان
همدرد همدرد (ط) هم درد
همدست همدست هم دست
همدل همدل هم دل
همدیگر همدیگر هم دیگر
همراز همراز هم راز
همراه همراه هم راه
همرنگ همرنگ هم رنگ
همزبان همزبان (ط) هم زبان
همزیستی همزیستی (ط) هم زیستی
همسان همسان هم سان
همسایه همسایه هم سایه
همسر همسر هم سر
همسفر همسفر هم سفر
همسن همسن (ط) هم سن
همسو همسو هم سو
همشهری همشهری (ط) هم شهر
همشیره همشیره هم شیره
همصدا همصدا هم صدا
همکار همکار هم کار
همگام همگام (ط) هم گام
همگن همگن هم گن
همگون همگون (ط) هم گون
همنوع همنوع (ط) هم نوع
همنشین همنشین هم نشین
همواره همواره هم واره
همین ــــــ هم این
همینجا همینجا هم اینجا
همینطور همینطور هم اینطور
همینگونه همینگونه همین گونه
هوسباز هوسباز هوس باز
هوشمند هوشمند (ط) هوش مند
هوشیار هوشیار (ط) هوش یار
هولناک ــــــ ــــــ
هیئت هیأت ــــــ
هیچ‌چیز ــــــ هیچ چیز
هیچکس هیچکس هیچ کس
هیچکدام هیچکدام هیچ کدام
هیچگاه هیچگاه هیچ گاه
هیچوقت هیچوقت هیچ وقت
ی
یحیی یحیا ـــــــــ
یخبندان یخبندان یخ بندان
یخچال یخچال یخ چال
یخدان یخدان (ط) یخ دان
یکبار یکبار یک بار
یکپارچه یکپارچه (ط) یک پارچه
یکتا یکتا یک تا
یکدل یکدل یک دل
یکدهم یکدهم یک دهم
یکدیگر یکدیگر یک دیگر
یکروز یکروز یک روز
یکساله یکساله یک ساله
یکسان یکسان یک سان
یکسو یکسو[3] یک سو
یکشنبه یکشنبه یک شنبه
یکطرف یکطرف یک طرف
یکهفته یکهفته یک هفته
یکماهه یکماهه یک ماهه
منابع
- احمدی گیوی، حسن و همکاران. ( 1371). زبان و نگارش فارسی. چاپ پنجم. تهران: انتشارات سمت.
- اشراقی، سید علی‌محمّد. ( 1387). آیین درست‌نویسی. چاپ دوّم. کابل: انتشارات فرهنگ.
- انوری، حسن و پشت‌دار، علی‌محمّد. (1381). آیین نگارش و ویرایش (1). چاپ هشتم. تهران: دانشگاه پیام نور.
- حری، عباس. ( 1391). آیین نگارش علمی. چاپ ششم. تهران: مؤسسه انتشارات کتاب نشر.
- حسینی ژرفا، ابوالقاسم. ( 1382). بر بال قلم. چاپ دهم. قم: انتشارات ظفر.
- شریعتی سحر، حفیظ‌الله. (1392). درسنامه فارسی دری عمومی. کابل: انتشارات امیری.
- طریقه‌دار، ابوالفضل. (1391). ویرایش فنی. قم: مؤسسه بوستان کتاب.
- غلام‌حسین‌زاده، غلام‌حسین. (1391). راهنمای نگارش علمی. چاپ دوّم. تهران: انتشارات سمت.
- فاریابی، پویا. (1363). روش املای زبان دری. کابل: اتحادیه نویسندگان ج. د. ا.
- فضائلی، حسن. (1401). تحشیه و نظر دکتر حسن فضائلی بر کتاب حاضر پیش از چاپ.
- فرهنگستان زبان و ادب و فارسی. ( 1391 ). دستور خط فارسی. چاپ یازدهم. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
- کاظمی، محمّدکاظم. (1388). راهنمای تایپ کامپیوتری. ویرایش دوّم. یادداشت؛ نشر ناشده.
- محمّدی‌فر، محمّدرضا. (1381). شیوه‌نامه ویرایش. جلد سوّم. نگارش. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- محمّدی‌فر، محمّدرضا. (1381). شیوه‌نامه ویرایش، جلد چهارم، رسم‌الخط. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- نجفی، ابوالحسن. (1397). غلط ننویسیم. چاپ بیست و سوم. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
- نیساری، سلیم. ( بی‌تا). درست‌نویسی (خلاصه دستور خط فارسی). تلخیص دکتر محیی‌الدین مهدی. کابل: انجمن قلم افغانستان.
- وحیدیان کامیار، تقی. (1390). دستور زبان فارسی 1. چاپ سیزدهم. تهران: انتشارات سمت.
- یمین، محمّدحسین. (1393). دستور معاصر زبان پارسی دری. چاپ چهاردهم. کابل: انتشارات میوند.
[1] . دکتر حسن فضائلی، «مسائل» را درست می‌داند و معتقد است اگر «مسایل» نوشته شود با «مسایل» که جمع مَسیل به معنای آب‌راه است اشتباه می‌شود. (فضائلی)
[2] . حسینی ژرفا به اعتبار این که حرف اضافۀ «به» از کلمات بعد خود جدا نوشته می‌شود، کلماتی چون «موبهمو»، روبه‌رو، یک‌به‌یک، سربه‌سر را جدا نوشته است. (حسینی ژرفا، 1392: 177)
[3] . البته نحوۀ قرارگرفتن کلمه در جمله نیز می‌تواند بر شیوۀ نوشتن آن تأثیر داشته باشد؛ مثلاً کلمۀ «یکسو»، در جایی که اسم باشد، به صورت «یکسو» و در جای دیگر که برعدد تأکید می‌شود، یکسو نوشته شود.
