Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

محمودجعفری

ادبیات عاشورایی

ادبیات عاشورایی شاخه‌ای از ادبیات آیینی است. منظور از آن ادبیاتی است که به حوادث مربوط به عاشورای حسینی پرداخته باشد و از وقایع نهضت حسینی چه در قالب مدح و مرثیه وچه در قالب حماسه و اسطوره یاد کرده باشد. برخی ادبیات عاشورایی را محدود به حوادث کربلا و بعد از آن منحصر ندانسته بلکه به تمام رخدادهای مشابه تسری داده‌اند؛ چه این که به اعتبار حدیث “کل یوم عاشورا وکل ارض کربلا”هر واقعۀ مشابهی که هم مسیر نهضت حسینی قرار گرفته باشد می‌تواند در چتر مفهومی ‌عاشورا قرار گیرد و ادبیات مربوط به آن ادبیات عاشورای خوانده شود.

انواع ادبیات عاشورایی

در یک نگاه کلی ادبیات عاشورایی را می‌توان از دو منظرمورد ارزیابی قرار داد:

الف. عقلانیت محور: ادبیات عاشورایی با محوریت عقل آن ادبیاتی است که با تکیه بر پیام عاشورا، اهداف و فلسفۀ قیام حسینی پدید می‌آید. این نوع از ادب عاشورایی به دنبال بیان فلسفۀ قیام می‌باشد. چنانچه شاعر می‌گوید:

بزرگ فلسفۀ قتل شاه دین این است

که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است

یا این شعر سيد اسماعيل بلخي:

تأسيس كربلا نه فقط بهر ماتم است                                      دانش‌سراي و مكتب اولاد آدم است

از خیمه گاه سوخته تا ساحل فرات

تعليم گاه رهبر خلق دوعالم است

با سوز عشق نسبت بدعت دهد رقيب

اسرار‌ها نهفته به شور محرم است

سقا به دجله رفتن و لب تر نكردنش

تاكيد بر تقدم نفس مقدم است  (بلخی، ۱۳۸۱ : ۲۱۷ )

يا علامه اقبال لاهوري مي فرمايد:

خون او تفسير اين اسرار كرد                                                    ملت خوابيده را بيدار كرد

نقش الاالله بر صحرا نوشت

سطر عنوان نجات ما نوشت

رمز قرآن از حسین آموختیم

زآتش او شعله‌ها اندوختیم ( لاهوری، 1385: 93)

ب.  عاطفه محور: برخی از اشعار عاشورایی با هدف تلطیف روان انسان‌ها، برانگیختن احساسات، حفظ شعایر مذهبی، اطاعت از فرامین ائمه(ع) -که شیعیان را به برگزاری مجالس وعظ و تعزیه دعوت می‌کنند- پاسداری از عنعنات مذهبی و بیان وابستگی عقیدتی، خلق می‌گردند.

شعر عاشوراییِ عاطفه محور خود به این چنددسته تقسیم می‌گردد:

1) زبان حال:زبان حال به سروده‌ای اطلاق می‌گردد که در آن شاعر به عنوان شاهد به روایت ماجرا می‌پردازد. یعنی خود به عنوان کسی که شاهد صحنه بوده وقایع را روایت می‌کند؛ مانند گفت وگوهای زینب با برادرانش حسین و عباس، گفتگوی امام حسین با یارانش، گفتگوی سکینه با سرخونین پدر ویا گفتگوی لیلا با علی اکبر:

اكبر چو گشت عازم ميدان كار وزار

بابش ببست بر كمرش تيغ ذوالفقار

ليلا دويد و دامن او را عقب كشيد

گفت: اي جوان! عنان فرس را نگاه دار

يك دم ز اسپ خوش فرود آي بر زمين                                              تادور قامت تو بگردم هزار بار

تو مي روي براي كه وا مي گذاريم؟

كردم تو را بزرگ ز بهر چه در كنار

از بهر آن كه مردة من در ميان خاك

بگذاري اي پسر! تو به چشمان اشكبار (کابل، 11385: 169)

2 ) نوحه: نوحه نوعی از شعرغنایی است که به هدف تعزیه سروده می‌شود. نوحه سرایی سابقۀ بسیار کهن دارد. در یونان وروم برای بزرگداشت از مردگان تصنیف‌هایی ساخته می‌شد که گاهی به شکل جمعی وگاه به شکل فردی اجرا می‌گردید.  نمايشنامة طوفان (1612 م) اثر شكسپر ، ترسيس (1866 م )   ومنظومة ليسيداس (1645 م ) از نمونه‌هاي محکم و مشهور سوگنامه‌ها در ادبیات انگلیس به شمار می‌روند. در ادبیات عرب و فارس نیز نمونه‌های بسیار فراوانی از نوحه‌ها را می‌توان یافت که در فراق دوستان،بزرگان مملکتی، حکما، مشایخ و بزرگان دین خصوصاً ائمه  و امام حسین(ع)،  سروده شده اند. به این نمونه نگاه کنید:

ای گل باغ ایمان حسین جان

جلوۀ ذات رحمان حسین جان

دین حق را نگهبان حسین جان

عشق را روح وریحان حسین جان

یا حسین یا حسین یا حسین جان

یا حسین یا حسین یا حسین جان (قرقانی کوه‌بیرونی، 1386 :123)

3 )  مدیحه و منقبت: مقصود از مدیحه سرایی توصیف ائمه و بیان فضایل وکرامات آن‌ها می‌باشد؛ مانند این شعر از واصل کابلی:

این چراغ چشم ابرار است کز سم ستم

همچو شمعش با تن عریان سر از پیکر جداست

این انیس جان پیغمبر حسین بن علی است

کز سنان بن انس آزردۀ تیغ جفاست

این حبیب ساقی کوثر وصی بی‌سر است

کز عروس روز گارش زهر درجام بقاست (کاشانی، 1385: 450)

منابع

  1. بلخي، سيد اسماعيل. (1381). ديوان، مقدمه و شرح سيد حيدر علوي نژاد و سيد محمود‌هاشمي. چاپ اول. مشهد: انتشارات مركز مطالعات وتحقيقات علامه شهيد بلخي.
  2. لاهوی، اقبال. (1358). کلیات اقبال لاهوری، با مقدمه دکتر علی شریعتی و دکتر جاوید اقبال. چاپ اول. تهران: انتشارات الهام.
  3. کابلی، محمدنبي (1385). ديوان واصل كابلي، به اهتمام دكتر عفت مستشاريان. چاپ اول. تهران: انتشارات عرفان.
  4. فرقانی کوه بیرونی، رحمت الله( 1386). نغمه‌های جانسوز. چاپ سوم. قم: انتشارات دارالتفسیر.
  5. محتشم کاشانی، کمال الدین. (1385). دیوان محتشم کاشانی، با تصحیح ومقدمۀ اکبربهداروند. چاپ سوم. تهران: انتشارات نگاه.

پاورقی: این مقاله از کتاب آسیب شناسی ادبیات عاشورایی، اثر نویسنده گرفته شده است.

لینک کوتاه:​ https://farhangpress.af/?p=7109

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *