نانآور کوچک با آرزوهای بزرگ
حسنعلی با جسامت کوچکش برای آیندهی بهتر خود و خانوادهی خود میرزمد.
حسنعلی، پسر یازده سالهای است که از بخت بد روزگار، از عبدالگان(ولسوالی زاری ولایت بلخ) به کابل کوچیده و حال، برای تهیه لقمه نانی برای خانوادهاش در کنار سرک نشسته و تکدیگری میکند و درآمدی که از تکدیگری به دست میآورد حدود ۱۰۰ یا ۲۰۰ افغانی میشود.
حسنعلی پدرش را نزدیک به یکونیم سال است که از دست داده، او میگوید: «پدرم قبلن د دولت وظیفه داشت بعد از تغییر ریژم نمیدانیم که کجاست، نه به ما زنگ زده و نه در خانه است، نمیدانیم مرده است یا زنده.»
زمانیکه پدرش کنار شان بود زندگی خوبی داشتند؛ اما حالا او مجبور است برای تهیه نانخوردن سه خواهر و دو برادر خورد خود و یافتن پول برای مکتب خود، به مادر خود کمک کند.
مادر حسنعلی که شوهرش را از دست داده، او هم مجبور شده است برای پیدا کردن روزی حلال به فرزندانش و سپری کردن روزگار فقیرانهاش تکدیگری کند.
حسنعلی با تمام خستگی که از چشمان بادامی و دستان ترکخوردهی او احساس میشود، میگوید آرزو دارد روزی داکتر شود تا بتواند زندگی خوبی را به مادر، خواهران و برادرانش بسازد و خدمتی به جامعه کند.
باوجود اینکه او هنوز کودک است؛ اما بغض گلویش را میفشارد و میگوید فیس مکتبش را خودش میدهد؛ اما هنوز هم نتوانسته قرضی مردم و مکتبش را بدهد.
آنها ده یا ۱۷ هفته میشود که به امید زندگی بهتر به کابل آمدهاند. حالا هم در خانهی کرایی در چهارراهی حاجینوروز واقع غرب کابل زندگی میکنند.
او از ساعت ۹ تا ۱۱ بامداد در جادهها مینشیند تا شاید عابران دو یا پنج افغانی برای گذراندن شبش به او بدهند، تنها هدفش پیدا کردن نان و پول مکتبش است: «اگر پول مکتب و نان خود را پیدا بتانم کافیست.»
این درحالیست که دفتر هماهنگکنندهی کمکهای بشردوستانه سازمان ملل( اوچا) اعلام کرده است که میزان فقر در افغانستان طبق میانگین بدهی خانوادهها شش برابر افزایش یافته است، در همینحال رئیس کار و امور اجتماعی در ۱۸ جدی سال ۱۴۰۱ خبری را نشر کرد که ۲۴هزار و ۲۷۶ گدا را از شهر کابل جمعآوری کردهاند که اکثرشان را زنان و کودکان تشکیل میدهند.
عاطفه بختیاری