یکی از رسمهایی که در میان مردم غرب کابل وجود دارد، ختم قرآن کریم در روزهای جمعه است. این رسم شاید از زمانههای دور باقی مانده باشد؛ اما طی بیست سال اخیر شهرت زیاد یافته است. در شهرهایی مثل هرات و غزنی و مزارشریف نیز کم و بیش رواج دارد. این رسم دیرینه به این صورت است که هر طایفه یک اتحادیه (یا هم چند اتحادیه مستقل) دارد. تعداد اعضای هر اتحادیه به 40-80 خانه میرسد. هر اتحادیه صبح روزهای جمعه در خانه یکی از اعضای اتحادیه جمع میشوند و هر نفر یک جزء از قرآن کریم را میخواند. پس از ختم کلامالله مجید، ملاامام دعای ختمانه را میخواند و محفل با صرف طعام به پایان میرسد.
طعامیکه برای اشتراک کنندگان آماده میشود به دو صورت است:
الف. در برخی از اتحادیهها فقط چای، شیر و قیماق به عنوان صبحانه آورده میشود. اشتراککنندگان بعد از صرف صبحانه به خانههایشان برمیگردند. مجموع مصارف آن به صورت متوسط حدود دو تا چهار هزار افغانی میشود.
ب. در برخی از اتحادیهها «دوپیازه» به عنوان صبحانه آورده میشود. «دوپیازه» شامل گوشت خالص و مواد ضروری دیگر همراه میوه میشود. مصارف مجموعی آن به صورت متوسط حدود 16 تا 20 هزار افغانی میشود.
این وجه را باید تمام اعضایی که نوبت قرآن به خانه اوست، بپردازد. در بعضی اتحادیهها صبحانۀ دوپیازه حتمی نیست. هرکس مطابق توان اقتصادی خود مصرف میکند.
با توجه به اینکه غرب کابل ساحه وسیعی از شهرکابل را دربر میگیرد و در آن هزاران اتحادیه وجود دارد، مصارف هر روز جمعه ختم قرآن به چند میرسد؟
این در حالی است که مردم غرب کابل از فقیرترین مردمان شهری در کابل به حساب میآیند. نبود کار، فقر و تنگدسی، مالیات سنگین بر دکانداران و صاحبان منازل و مصارف سرسامآور دیگر باعث شده است تا بسیاری از شهروندان در پیدا کردن نان شب و روز خود دچار مشکل شوند. اگر روزها به چوکهای شهر سر بزینم و صف دهها نفر در هر روز پیش نانواییها را -که برای گرفتن یک قرص نان ساعتها منتظر میمانند- بنگریم، به خوبی وضعیت فقر و بیکاری را درک کرده میتوانیم.
اگر چند رسم تلاوت قرآن کریم در صبحهای روز جمعه یک برکت و رحمت و یک سنت حسنه است و از شعایر دینی محسوب میگردد، اما مصارف هنگفت در چنین شرایطی خلاف شریعت است و جز فروبردن مردم در کام مرگ هیچ سود دیگری ندارد. متاسفانه هیچ نظارت و کنترلی بر چنین رواجهای شکننده وجود ندارد. مردم این امر را آیین دینی میدانند و گاه از سر همچشمی تن به این مصارف میدهند. ملاامامان و متصدیان امور مذهبی نیز نسبت به اینگونه مصارف بیرویه دم از دم برنمیآورند.
مصارف ختم قرآن کریم، یک نمونه از مصارف ناسنجیده است. عین قضیه را میتوان در مصارف خیرات و فاتحه و عروسی نیز مشاهده کرد. طبق گزارشی که در سال گذشته از سوی خبرگزاری فرهنگ نشر شد، تنها مصرف یک فرد متوفی به پنج صد هزار افغانی میرسد. این در حالی است که هر روز و هرهفته در مناطق غرب کابل صدها تن جان میدهند و به لقاءالله میپیوندند.
بنابراین، تغییر این وضعیت یک امر ضروری است و از سویی جز از طریق متصدیان امور مذهبی و قدرت حاکمه امکانپذیر نیست.
یک پاسخ