Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

مرضیه 18 ساله بود که در انتحار روز جمعه هشتم میزان در کورس کاج شهید شد و زیر خرواری از خاک رفت. خانواده‌ی مرضیه از آرزوها وآرمان‌های دختر جوان شان می‌گویند:مرضیه بسیار به درس علاقه‌مند بود. بسیار کوشش می‌کرد هرچه زودتر امتحان کانکورش را سپری کند و به رشته‌ی دلخواهش کامیاب شود.

مادرمرضیه با چشم‌های پر از اشک از نرسیدن دخترش به آرزوهایش حرف می‌زند. او می گوید: مرضیه همیشه برای من قول می‌داد و می‌گفت: مادر جان! ما در آینده، زندگی خوب خواهیم داشت. اما دختر نامرادم اطلاع نداشت که آن آرزوهایش را در زیری خاک با خودش خواهدبرد.

مادر مرضیه می‌گوید: دخترم مرضیه تنها نرفت مراهم با خودش زیر خاک برد.

مادر مرضیه اشک‌هایش بند نمی‌آید. هردم میان لب‌های لرزانش فقط اسم مرضیه را زمزمه می‌کند وهربار می‌گوید: مرا باخودش برد، مرا با خودش برد. دیگر این دنیا برایم لذت نخواهد داشت.

از مرضیه یادداشت کوچکی به جای مانده است که در صفحات اجتماعی دست به دست می‌شود. او این گونه آرزوهایش را در این یادداشت نوشته است:

9cf08d0b b052 48c6 8bae 4f8b41d68ccf 1

«آرزوهای کوچک اما محبوب

کارهایی که حتما باید انجام بدهم:

  1. ملاقات با الیف شافاک [رمان‌نویس ترکی]
  2. دیدن برج ایفل از نزدیک
  3. خوردن پیتزا در یکی از رستورانت‌های ایتالیا
  4. بایسکل‌رانی و گوش دادن به موسیقی
  5. قدم زدن از طرف شب در پارک
  6. گیتار زدن- یادگرفتن گیتار
  7. کم از کم بازدید از شش کشور زیبای دنیا
  8. نوشتن یک رمان»

تهیه کننده: حسنیه رسولی

لینک کوتاه:​ https://farhangpress.af/?p=3949

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *