فرهنگ: لشکری عزیز! شنیدم «مروری بر شعر معاصر تاجیکستان» در کانادا چاپ شده است. ابتدا برای شما و اهل ادب تبریک میگویم و در ثانی میخواستم این کتاب را به صورت مختصر برای خبرگزاری فرهنگ معرفی نمایید.
لشکری: درود و عرض حرمت.
کتاب مروری بر شعر معاصر تاجیکستان در سه بخش پژوهش یافته است؛
بخش نخست: یک قرن شعر تاجیک را در هشت دوره دستهبندی نموده که از دوره معارفپروری تا ۱۴۰۰ میباشد.
بخش دوم: تحلیل و بررسی زندگی و شعر ۹ تن شاعر تاجیک است که شامل: بنیانگذار ادبیات معاصر تاجیک؛ یعنی استاد صدرالدین عینی، میرزا تورسنزاده، مومن قناعت، لایق شیرعلی، بازار صابر، گلرخسار صفی، اسفندیار نظر، فردوس اعظم و دیگران میباشد.
بخش سوم: این بخش اختصاص یافته است به گزیده شعر معاصر تاجیک.
فرهنگ: چه انگیزهای باعث شد که اقدام به چاپ و نشر این کتاب نمایید؟
لشکری: درخت تنومند ادبیات فارسی به سرزمینهای وسیعی ریشه دوانده است که تنها به حوزه جغرافیایی افغانستان منوط و مربوط نمیشود. ادبیات فارسی در آنسوی آمودریا، از زمان رودکی سمرقندی تاکنون نفس میکشد و گویشوران بیشماری دارد و دانستن از تحولات ادبی آنسوی آمودریا (فرارودان) برای سایر فارسیزبانان از اهمیت ویژهیی برخوردار است و باید این اشتراکات فرهنگی، زبانی و مکتوبیِ کلاسیک و معاصر، یک بخشی از رسالتمان بوده باشد، که پلهای درهم شکسته را از نوبازسازی فرهنگی و ادبی نماییم.
فرهنگ: آیا قبل از این کتاب، اثر دیگری نیز در باره شعر تاجیکستان چاپ شده است؟
لشکری: پیش از این اثر، مقالات متعددی از من در روزنامههای معتبر جمهوریت، پیام سغد و پیام شرق در تاجیکستان به نشر رسیده بود. و بعد از این اثر، ده دفتر شعر تاجیک را از سریلیک روسی به فارسی خطگردان، ویراستاری و در کابل به نشر رساندم. کتاب دیگری زیر عنوان «و از آنسوی آمو»(نقدی در حوالی شعر ده شاعر تاجیک) به نشر رسیده است و اثر دیگری زیر عنوان «نوستالوژی وطن در شعر معاصر تاجیک» نیز پژوهش و در سال ۱۴۰۲ به دست نشر و چاپ سپرده شد. ضمناً اثر دیگری از من با شناسنامهی «از بلخ تا بخارا» به زودی به دست نشر و چاپ خواهد رسید.
فرهنگ: چه تفاوتهایی میان این اثر شما و کتابهای دیگری را که در زمینه شعر تاجیکستان نوشته و چاپ شده وجود دارد؟
لشکری: این کتاب در تبانی و مشورههای پژوهشگران و شاعران تاجیکستان مورد پژوهش و نگارش قرار گرفته است. در افغانستان پیش از این اثر کار چندانی صورت نگرفته بود. تنها یک اثر (زنگولهزنان گذشت باران) مجموعه مقالات مشترک از بهروز ذبیحالله (پژوهشگر و شاعر تاجیک) و مجیب مهرداد نوشته شده بود. کتاب مروری بر شعر معاصر تاجیکستان، یک قرن شعر تاجیک را موبهمو با درنظرداشت اتفاقات و زمینههای سیاسی، اجتماعی و تحولات ادبی آن سرزمین پژوهش شده است.
فرهنگ: به لحاظ کیفی میان شعر معاصر افغانستان و تاجیکستان چه نقاط مشترک و چه تفاوتهایی میبینید؟ عامل این تفاوتها را بیشتر در چه میدانید؟
لشکری: وجوه اشتراک و افتراقی شعر معاصر تاجیک با شعر معاصر افغانستان در چند مورد عمده است قرار شرح زیر:
زبان
شعر تاجیک، همان زبان شعر کلاسیک است و پشتوانهی عظیمی از واژگان شعر پیشینیان را در خود حمل میکند و کاربرد واژکهای ربطی و بسته نظیر: تا، در، به، چون، که، ز گر، بسان، به مانند و… یک امر معمول و مروج است. حالانکه شعر معاصر افغانستان از این موارد تا حدود زیادی مبرا گردیده است.
صورخیال
از منظر صورخیال و صورتهای متفاوت تصویرگری، شعر افغانستان در دو دههی اخیر بیشتر تصاویر سازنده، زنده، ملموس و پدیدههای امروزی را در بطن خود جا داده و مفهوم ابتکار، کشف تصاویر، رویکردهای متفاوت شاعرانه را دارا میباشد.
متاسفانه شعر معاصر تاجیک تا هنوز به مفهوم واقعی آن پنجرههایش را بر نسیمهای تازهی معاصرگرایی به گونهی شاید و بایدش باز ننموده است و اما به شدت رگههای نوگرایی را در شعر نسل سوم پس استقلال آن (۱۹۹۱م) دیده میتوان که در این اواخر برنامههای انلاین ادبی و رفت و آمدهای شعرا و ادبا به این سه کشور، (افغانستان، تاجیکستان، ایران) و چاپ آثار ادبی آنها زمینهساز تحولات بنیادین در رویکرد معاصرگرایی شده است.
درونمایه
شعر معاصر تاجیکستان را از منظر محتوا و مفهوم به چند دسته میتوان خلاصه کرد:
– نوستالژی وطن (وطنستایی)
– حمایت از نظام و حکومتداری
– توصیف مادر
– توصیف سمرقند و بخارا
– بومیگرایی
– عاشقانه
– و…
در شعر تاجیکستان این مروجترین مفاهیمی به شمار میرود که در سرتاسر دفترهایشان دیده میشود. ارجگذاشتن به مادر که در خور اهمیت است، در این سرزمین مبدل به دفترهای مستقل شعری هم شده است و شاعری را سراغ نخواهید داشت که برای نکوداشت از مقام و منزلت مادر شعری نسروده باشد.
وزن
بر خلاف موارد دیگر، تنوع در وزن، یکی از ویژگیهای ارزنده شعر تاجیک به شمار میرود که شاعرانی چون: عبدالجبار سروش، اسفندیار نظر و دیگران به آن توجه داشتهاند و وزنهای متروک، کمکاربرد و جدید را مزین سرودههایشان نمودهاند.
در این موضوع با شعر معاصر افغانستان اشتراک چشمگیری دارند که در کتاب مروری بر شعر معاصر تاجیکستان بحث مفصلی صورت گرفته است.
ضمناً باید یاددهانی نمایم اینکه شعر هر حوزهیی را باید نظر به شرایط سیاسی، اجتماعی و تحولات ادبی همان حوزه سنجید، نه در مقایسه با حوزههای همجوار آن.
من عامل تمام کاستیهای موجوده را در سیاستهای خودخواهانهی روس میدانم. زیرا یک قرن از تغییر رسمالخط فارسی به لاتین و بعد از آن به اجبار به سریلیک روسی میگذرد و این مورد باعث گردید که نسلهای بعدی آن از مراودات فرهنگی و ادبی دو کشور همزبان (افغانستان و ایران) به دور بمانند و در محدودهیی شعر فرارودان نفس بکشند و نیز جدا شدن سمرقند و بخارا (مرکز فرهنگ و ادبیات فارسی) از بدنهی تاجیکان تاجیکستان و ملحق شدن آن به جمهوری اوزبیکستان موضوع دیگری بود که تاکنون ریشه در سیاستهای شوروی سابق دارد. ضمناً در زمان ادبیات شوروی انجمنهایی از سوی پانترکیستها ایجاد گردیده بود که برای شعرا مفاهیم از قبل تعیین میشد و ابلاغ میگردید که در مورد تراکتور، زمین، زراعت، شالیزار، لینن و… شعر بسرایند و این موارد باعث گردیده بود که شعر تاجیک به شعار مبدل شود به قول مستان شیرعلی:
خدایا این دلم درد و الم شد
که چندی بیقلم، صاحبقلم شد
که را گویم کدامین در بکوبم
صفی شاعر فزود شعر کم شد
فرهنگ: جریان شعر جوان تاجیکستان را چگونه تحلیل میکنید؟
لشکری: در کتاب «و از آنسوی آمو» که نقدی بر شعر ده شاعر تاجیک بود، مفصل روی شعر جوان تاجیکستان بحث و تحلیل صورت گرفته است. شعر جوان تاجیکستان قوت بیشتری به لحاظ نوگرایی دارد و در بیرونمرزی به چهرهای برجستهیی چون: اسفندیار نظر، فردوس اعظم، بختیار امینی ظفر صوفی و رادمهر سلیمانی، مشخص میشود که در دیار مهاجرت به سر میبرند و پرچم شعر جوان تاجیک را در بیرون از تاجیکستان به بلندا کشانیدهاند.
فرهنگ: از چهرههای شاخص شعر جوان تاجیکستان از چه کسانی میتوانید نام ببرید؟
لشکری: طالب لقمان، آدینهمحمد رجبزاد، خورشید احسان، بزرگمهر بهادر، بهرام رحمتزاد و دیگران از چهرههای خودجوش و ماندگار شعر آن حوزه به شمار میروند که رگههای نوگرایی در شعرهایشان به تناسب شاعران نسل اول پس استقلال، بیشتر به چشم میخورد، در حقیقت این شاعران به خط فارسی به نیکویی و در حد خوبی آشنایند و مرز مطالعه شعریشان تکیه بر ادبیات معاصر ایران و افغانستان نیز دارد.
فرهنگ: راجع به شعر زنان تاجیکستان چه نظر دارید؟
لشکری: گرچه من به مرزکشیهای جنسیتی میان شعر زنان و مردان در هیچ سرزمینی موافق نیستم، اما در میان چهار شاعر بزرگ تاجیک (مومن قناعت، بازار صابر، لایق شیرعلی) یک تن آنها بانو گلرخسار صفی (ملقب به مادر شعر تاجیک) است. اما اگر از چهرههایی که در ۳۰ سال اخیر شعر تاجیک، فضای شعر فرارودان را از مردسالاری به ساحل نجات کشانیدهاند، میتوانم بگویم: فرزانه خجندی، گلناز طاهریان، ادیبه خجندی، سپیده محمد، رابعه خالمرزا، نقره سنتنیا، مغفرت یوسفی، مفتونه قاسم و… دیگران بوده میتوانند. از این میان دفتر شعر «پرندههای مخملی» از گلناز طاهریان را میتوان نام برد که نخستین دفتر شعر تاجیک بود که به کوشش من (اسماعیل لشکری) خطگردان از سریلیک و ویراستاری شد و در کابل ( ۱۴۰۰ ) به چاپ و نشر رساندم. و در خصوص شعر زنان تاجیک اینقدر میتوان خلاصه گفت که به تناسب شعر زنان افغانستان و ایران، هنوز که هنوز است، پدیده زنانگی به مفهوم واقعی آن بازتاب نیافته است و در محدودهی روال قدیم شعر کلاسیک فارسی به سر میبرد.