نویسنده: اسماعیل لشکری
با برچیده شدن بساط شعر درباری و شعر خوشخدمتیهای شاهان، شعر امروز فارسی، بیشتر از هر زمان دیگری به متن جامعه نزدیک شد و مفاهیم توصیف شمشیر پنجمتریِ شاهان، رنگ باخت و جای وصف میخوارگیها، مغبچهها، خوشگذرانیهای زودگذر و دهها موارد دیگر را، فریادهای عدالتخواهیِ اجتماعی، دفاع از حقوق مسلم انسانی و شعر اجتماعیِ سیاسی، گرفت. البته این سخن بدان معنا نیست که پیش از دورهی معاصر، شعر اجتماعی و پایداری در ادب فارسی پیشینه و سرنخی نداشته باشد؛ بر همهگان آفتابوار نمایان است که حنظله بادغیسی (متوفی 219 یا 221 هـ) در دوران طاهریان سروده بود:
مهتری گر به کام شیر در است
شو خطر کن، ز کام شیر بجوی
یا بزرگی و عز و نعمت و جاه
یا چو مردانت، جنگ رویا روی
شعرهای اجتماعی به بلندگویی میماند که دردهای یک ملت را به تنهایی خود از گلوی خسته و زجرکشیدهای بلند میسازد که با هر فریاد آن، آتشی در سینه روشن میکند و از تندیِ آن لهیب، تا اعماق استخوانش درد میکشد و …
بله! آنچه در ابتدای این امر از شعر اجتماعی ـ سیاسی انتظار میرود، این است که؛
_ شعر اجتماعی، جهت برآورده شدن حاجتی سروده شده باشد.
_ خط و مش اساسی و اصلی درونمایهی آن مشخص باشد.
_ حس آزادیخواهی و جسارت را در آدمی برانگیزد.
_ به دور از مفاهیم انتزاعی بوده و روح ملموس داشته باشد.
_ دارای بدنهی پرخاش، اعتراض و مقاوتگرایی باشد.
_ بازتابدهندهی روشنفکریِ واقعی باشد، نه افراطگرایی.
_ شعر بیدارگری، ضد استبداد و تعدی باشد و …
اگر با چنین ویژگی و مشخصههای ادبی همراه و همگام بود، به صورت طبیعی در روح و روان آدمی کارگر میافتد و تکانهی بس ژرف و مستحکمی را ایجاد خواهد کرد که با خوانش آن، هر آدم باوجدانی را به صف نخست مبارزه و عدالتخواهی رهنمون خواهد نمود.
«جوانه در کویر» که از تراوش ذهن پُرثمر خواهر شاعرم ـ شمیسا موج ـ هستی یافته است، کم از شمشیر نبرد در میدان مبارزه نیست. بانو موج، سالهاست که میسراید و میسراید و می… اندازه چند دفتر شعر، آمادهی چاپ دارد. از میان تمام آن سرودههای چندسال پسین، شماری از غزلها، مثنوی، چهارپاره، رباعی، دوبیتی و شعرهای آزاد او را برگزیدم و از انسجام این ژانرهای شعری، اثری پدید آمد به نام «جوانه در کویر».
شعرهای بانو شمیسای موج، آمیزه یا امتزاجی از مفاهیم: وطن، نکوهش ظلم، عدالت، حق، فریاد مردم، عشق، آزادی و موارد دیگر است. بانو موج، زبان شعر امروز را به خوبی و در حد نیکویی درک و دریافته است و با واژگان فارسی با احتیاط برخورد میکند و در گزینش آنها از دقت تام کار میگیرد. آنجا که میگوید:
قصد رفتن میکنم، در من کسی جا مانده است
شهر گرچه خالی است؛ اما ردِ پا مانده است
*
دخترانت همه محکوم ز آزادگیاند
پسرانت جگری پاره به آوارگیاند
هریکی نعره زنندت که به پا برخیزی
بانوان تو بود شهره به رستاخیزی…
ضمن اینکه چهقدر گزینش این واژههـای مـعـمـول و مـروج روز، در تک تک ِابیات به چشم میرسند؛ هر بیت این شعرها، عالمی مباحثه دارد و قابل تأمل است؛ چه از نظر تصویرپردازیهای معنایی و محور عمودیِ شعر، چه هم از نظر شعر روز بودن و در بسا مورد هم از مبنای شعر زنده بودن و نبض جامعهی کنونی…
استاد واصف باختری در کتاب: «حاشیههای گریزان از متن» برای شاعران راستین و رسالتبردوش، چند ویژگی مشخص و بارز را بیان میکند که بر مبنای آن دیدگاه، بدون شک که بانو شمیسای موج را میتوان از آن دست شاعرانی دانست که نگاه ویژه به ملت و دردهای التیامنیافتهی وطن دارد و شعر او آرمانگراست و این آرمانگرایی را چنین میتوان تعریف کرد: شعر خوب در بسا موارد آمیزهیی است از واقعیت و آرمان. درست است که شعر خوب بازتابدهندهی واقعیت زندگی است و اگر نباشد، نمیتواند اثیری روان را فتح کند؛ اما شاعر راستین، تنها انعکاس دادن واقعیت را بسنده نمیداند و آن را با آرمان عالی و برین که فراتر از واقعیت احساسشدنی و ملموس قرار دارد، گره میزند. از چشمانداز شاعر، آرمان، خود واقعیت است، واقعیتی که در لحظهی کنونی در دسترس قرار ندارد و برای دستیافتن بر آن باید رزمید. به قول دانشوری، شاعران واقعی آنگاه لب به سرایش میگشایند که اندیشهی پراگندنی و آوازی برآوردنی داشته باشند.
شاعران راستین، در حقیقت صداقت در بـیان شاعرانگی دارند؛ صداقت در بیان شاعرانه از مواردی بوده میتواند که نفس کار شاعر را با روح حقیقتیاب آن به نمایش میگذارد و این تجلیِ صمیمانه، تأثیر عمیق بر روح خواننده وارد میکند و جایگاه اثر تولیدشده یا ایجادیات شخص را در اذهان عامه و نقد ادبی روشن میسازد.
«اوکتایوپاژ» درباره صداقت شاعر در بیان مینویسد: شعر یک تجربهی فردی است و به وسیلهی صداقت و صمیمیت در بیان شاعرانه، به تجربهی جمعی و حس مشترک بدل میشود.
تأکید «باژ» در مورد مسألهی «صداقت در بیان شاعرانه» این نکته را به درستی روشن میسازد که یگانه وسیلهایکه شعر را از عنوان محصول فردی، به محصول جمعی و حس مشترک بدل میسازد، داشتن رویکرد صداقت در شعر است.
در شعرهای بانو شمیسای موج، عنصر صداقت و صمیمیت شاعرانه به وجه احسنش بازتاب یافته است و روح متعالی او، در واژه واژهی شعرهایش تبلور و به وفور دیده میشود. به این بیتها توجه کنید:
صبر کن میهن آزاده! بیاور طاقت
نتواند که ترا هضم کند، هر قدرت
استخوان تو گلو پاره کند دشمن را
بشکند مشت تو سرپنجهی اهریمن را
هرکه بدخواه تو …نفرین خدایت بادش
موج خشمت به جهان برکند از بنیادش…
شاعر از ترفند «جاندار انگاری» کمک میجوید و گویا، وطن چون آدمی در روبهرویش ایستاده است و برای او توصیهی صبر و بردباری مینماید و با جسارت شاعرانه و صداقت زنانهاش میگوید که هر قدرتی ترا هضم کرده نمیتواند؛ زیرا هضم استخوانهای تو، آنقدر هم آسان نیست تا گلو پاره نکند و مشت مستحکم تو سرپنجهی هر دشمن اهریمنصفتی را میشکند. ترکیب «موج خشم» به باور من، جمعی از ایستادگیها، مبارزات و فریادهای عدالتخواهیِ بوده میتواند که مبدل به یک موجی میشود که سراسر آغشته با خشم است و بدخواهش را آخر ریشهکن خواهد نمود.
به هر صورت، از این بیتهای آتشین که با شور و شرارت وَ بافتهای خوب زبانی و تصویرگریهای بکر، همراه است، کم در دفتر «جوانه در کویر» نیست. شعر او، شعر سرخ و حکایتی از خون و آتش و باروت است. و خود او از قبیلهی پولاد، که لباسی رزم و آزادگی بر تنِ خود و سرودههایش کرده و برای بررسیِ ابعاد بیشتر شعری و واکاویهای درست و دقیق سرودههای بانو شمیسای موج، مجالی میخواهد و زمان فراغ و حوصلهیی. برای این بانوی همیشهمبارز و نترس که همیشه تیر بهدست و کمان به شانه دارد، سعادت، سرخرویی و قلم جولانگر خواهانم و با این بیت از سرودههایم او را به خدای عدالتگستر میسپارم؛
تشویش شعر سرخ سرودن نکن، هنوز ـ
یک شاعر از قبیلهی پولاد زنده هست!
یک پاسخ
#جوانه_در_کویر
#اثر_خانم_شمیسا__موج
اثری تابو شکن همانند نام کتاب که جوانه یی خودرو در میان کویر پر از شن که شب ها سرد سرد است وروزها گرم گرم و هرگز مجال جوانه زدن را نمیدهد مگر اینکه آن جوانه در برابر آن همه سردی وگرمی تاب آورد
این کتاب اولین اثر خانم موج است که درین هیاهوی پرتلاطم روزگار به عنوان یک زن ویک مادر و یک خواهر کتابی را به جامعه ی سپرده که پیام نه بر بیسواد بودن و جاهل خطاب کردن خانم ها است
این مجموعه نظم اولین کتاب شعر پارسی در دره ی پهناور پیاوشت مان است که به قلم یک #خانم سروده شده و پیام الهام بخشیدن را به دیگر همتباران خود که امروز به دور از درس وتعلیم هستند را میدهد
#حتما_بخوانید
خداقوت ❤❤❤❤❤