- حسنیه رسولی
علیرضا شهرستانی در ایران متولد شده و مکتب را در ایران خوانده و از ایران رد مرز شده است. او اینک در کنار سرک نشسته و با نقاشی خرج زندگی خود را به دست می آورد.
علیرضا در گفتگو با خبرگزاری فرهنگ میگوید: «در سنی نبودم که ازدواج نمایم اما انتخاب خانواده باعث شد من ازدواج نمایم و ازدواج ناموفق داشته باشم.
او اضافه میکند: «همین زندگی مشترک ناموفق مرا مجبور ساخت تا دست به کار شاقه بزنم و بنایی را در ایران آغاز نمایم.»
او ادامه میدهد: «بعد این که از ایران رد مرز شدم و افغانستان آمدم، هیچ کار وپولی نداشتم. فامیلم هم به دلیل مشکل حقوقی که در ایران داشتم نمیتوانستند برایم پول بفرستند؛ چون حساب پولی من مسدود است.»
علیرضا که اکنون یک رسام ماهر است. او در زندگی سختیهای زیادی را تحمل کرده است. اولین رسامی را در سن هفت- هشت سالکی کشیده است. علیرضا در این باره میگوید: «فقط شوق وعلاقه میتواند انسان را به چیزی برساند که دوست دارد.»
علیرضا میافزاید: «برای این که بتوانم زندگی کنم و مقدار پول به دست بیاورم رسامی میکنم.»
او پول نان و مصارف دیگرش را از رسامی به دست میآورد. در مقابل هرکس 100 افغانی میگیرد. در روز 300 افغانی کار میکند.
با این هم او میگوید که کرایهی اتاقاش را که تنها زندگی میکند به سختی پیدا میکند.
علی رضا می گوید: «تنها زندگی کردن در اینجا بسیار سخت است. کوشش میکنم به کمک مادرم که در ایران کار حقوقی مرا پیش میبرد حساب مسدود شدهام را باز نمایم تا بتوانم ویزه و پاسپورت بگیرم و دوباره به ایران بروم و با خانوادهام زندگی کنم.
این تنها علیرضا نیست که این چنین سخت و دشوار زندگی میکند و نیازمندیهای خود را از طریق کار سر سرک برآورده میسازد. هزاران تن دیگر نیز این گونه و شاید بدتر از علیرضا زندگی دارند.