محفل رونمایی و نقد «دیوارهای زخمی» اثر داستانی عصمت الطاف در اصفهان برگزار شد.
در این محفل که روز پنجشنه، 20 جدی از سوی خانه ادبیات مستقل افغانستان برگزار گردید، شماری از نویسندگان، شاعران و فرهنگیان اشتراک کرده بودند.
رسول سیمیا، نویسنده و شاعر افغانستانی نخستین سخنران این محفل بود. وی در بخش نخست سخنانش، رمان «دیوارهای زخمی» را بازتاب واقعیتهای اجتماعی خواند و گفت که این کتاب را میتوان داستانی خواند که در ژانر «ادبیات فاجعه» پدید آمده است زیرا حوادث مطرح در این اثر آن را به «ژانر فاجعه» بیشتر نزدیک ساخته است.
وی همچنین «دیوارهای ز خمی» را یک اثر متفاوت خوانده ابراز داشت: «وقتی کتاب را خواندم، قطعاً متوجه شدم که این رمان، با خیلی از رمانهای دیگری که خواندم، متفاوت است؛ چه به لحاظ مسائل فنی و چه به لحاظ محتوا و اندیشهای که در درون اثر است و نویسنده سعی کرده است آن را نشان بدهد.»
رسول سیمیا، نویسنده و شاعر افغانستانی، و خالق مجموعهداستان «پس از مرگ عیسی» و مجموعهشعر «آداب شقه شدن در خانۀ پدرم ذبیح»، موضوع «تروما» را یکی از موضوعات مهم در این اثر خواند که در رفتار شخصیت داستان انعکاس یافته است.
سیمیا روانی اثر را یکی از امتیازات آن توصیف کرد و گفت که هنوز نثر داستان به زبان خاصی تبدیل نشده است. نویسنده از زبان برای انتقال معانی استفاده کرده است.
شخصیتپردازی در رمان «دیوارهای زخمی» از موضوعات دیگری بود که سیمیا به آن پرداخت. به گفتۀ وی، شخصیتها در داستان تشخص لازم را پیدا نکردهاند و نویسنده از دادن عمق به آنها غافل مانده است.
مرضیه گلابگیر، نویسنده و نقاش ایرانی از دیگر منتقدان این برنامه بود که ضمن اشاره به محتوای جذاب داستان، به عناصر زمان و مکان، شخصیت، زبان و لحن بیشتر تکیه نمود. او بعد دادن به زمان و مکان را از ویژگیهای خوب «دیوارهای زخمی» دانست و گفت: «این به نظر من، تیزهوشی نویسنده است که توانسته با موضوعی که شاید فقط میشد تاریخنگاری یا احساسی برخورد کردن، با این ترفند؛ یعنی بعد دادن به زمان و مکان، به نظرم بعد اسطورهای خیلی خوب شده بود. من دوست داشتم، حتا بیشتر پرداخته میشد. این مسئله، تنها در فصل اول و فصل یکی مانده به آخر نبود، بلکه در این بین هم این اتفاق را میدیدم. به نظرم این اتفاق خیلی خوبی در این کتاب بود که آن را تبدیل به متن ادبی کرده است.»
خانم گلابگیر، آفرینندۀ چندین اثرادبی، تصویرسازی را از شاخصهای جذاب این داستان دانست و گفت که تصویرسازیهای قشنگی در این کتاب صورت گرفته که خواننده را تا پایان داستان با خود میکشاند.
وی افزود: «برای من، این نکته، خیلی امیدبخش بود. اگر فقط همین میبود و حرفهای احساسی فصل آخر نمیبود، من آن عنصر امید را میگرفتم.»
لحن و نثر داستان از دیگر موضوعاتی بودند که خانم گلابگیر، به آنها پرداخت. گلابگیر گفت: «لحن داستان را دوست داشتم و همچنین، نوشتههای بومنگارانه را دوست دارم. ازاینرو، متن داستان را دوست داشتم. نامآواهایی که در اینجا نام برده شدهاند، برای جالب و قشنگ بودند. خیلی مهم است که این چیزها ثبت شوند. همچنین، فعلها و واژگان و فعلهایی که به کار برده شدهاند، با وجودی که بومیاند؛ اما به گونهای هستند که مرا از متن جدا نمیکردند.»
گلابگیر، صحبتهای خود را با این جملات پایان برد که« داستان شروع و پایان خیلی خوبی دارد، با ریتم تند و تصویهای زیبا، متنها در میانه ریتم کند شده است و حالت گزارشی به خود گرفته است.»
عصمت الطاف نویسندۀ اثر گرانسنگ «دیوارهای زخمی» سخنران پایانی این برنامه بود. او با بیان چگونگی روند نوشتن داستان، از اشتراککنندگان ابراز سپاس نمود.