خدیجه حلیمی شاعر جوان و با استعداد مهاجر، محصل حوزه علمیه استان فارس ایران می باشد.
وی از سال 1393 گاها دل نوشته و یا نثر ادبی می نوشت و بعد از آشنایی با انجمن «بهار سخن» که مربوط به جوانان مهاجر افغانستانی بود، آهسته آهسته وارد دنیای شعر شد و از سال 1395 به صورت جدی به سرودن شعر پرداخت.
طولی نکشید که شعرهای ایشان در مسابقات و جشنواره های متعددی رونمایی شد و بسیار مورد پسند داوران و عموم شعر دوستان قرار گرفت و توانست به مقام و رتبه های زیادی دست یابد.
– کسب مقام سوم جشنواره کشوری شعر حوزه های علمیه خواهران در قم سال ۱۳۹۶
– مقام اول جشنواره استان فارس در شهرستان رستم سال ۱۳۹۶
– برگزیده ی شب شعر عاشورای زرقان سال ۱۳۹۸
– برگزیده جشنواره شعر امین ولایت شاه چراغ
– برگزیده اولین جشنواره ریحانه النبی شیراز
– عضو دوره هفتم آفتاب گردان ها در سال ۱۳۹۷
تعدادی از افتخارات و فعالیت های این شاعر گرامی در چند سال اخیر می باشد.
در رابطه با جامعه هنری و فرهنگی مهاجرین در استان فارس چنین اظهار داشته اند:
در ابتدا ممکن است انگیزه جوانان زیاد باشد اما متاسفانه بدلیل نبود امکانات کافی و محدودیت ها استعدادهای زیادی خاموش و انگیزه های فراوانی از بین میروند.
شعر زیبایی از این شاعر جوان را در ادامه می خوانیم:
در خیالم نشستی اگر چه بین زندان دنیا اسیری
جز تو هرگز نیامد به چشمم، شاید اینجا تو تنها اسیری
مانده بودم به خوابم بیایی، زنده ماندم به شوق رهایی
شاکیام از همان کدخدایی که رقم زد تو را با اسیری
گم شدی در خودت هرچه بادا، بوی پیراهنت را مبادا
بادهایت بدزدد که فردا، خواهد آمد به اینجا اسیری…
گرچه جانی برایت نمانده، هیچکس در سرایت نمانده
نام خوبی به جایت نمانده، آه و افسوس و دردا اسیری
عاشقی بهتر از رود هلمند، میتواند به پایت نشیند؟
وارثی برده جز کابل آیا ارث از رنج و غم تا اسیری…
زندگی مرگ صدها عدم هست، هستی و هستی من چه کم هست
ای فدایت شود هر چه غم هست، با تو زیباست حتی اسیری
غربتم چاره دیگر ندارد، آسمان باید امشب ببارد
سرزمینی دوباره بکارد، تا نباشد در آنجا اسیری
زهیر حیدری – خبرگزاری فرهنگ