شهادت حسین بن علی(ع)، شوکی عاطفی در میان مردم، بهویژه حلقه پیروان و دوستداران اهل بیت و شیعیان آن حضرت پدید آورد. همچنین عظمت شخصیت حسین بن علی(ع) و یارانش و پستی عمل جنایتکاران در چگونگی امام(ع)، بر ابعاد این مسأله میافزود. عزاداری از همان لحظههای نخستین پس از شهادت امام حسین(ع)، افزون بر بار عاطفی نیرومندی که داشت، با ویژگیهای سیاسی و اجتماعی نیز همراه بود. در اینجا، سیر تاریخی عزاداری امام حسین را پس از شهادت آن حضرت به اختصار بررسی میکنیم. البته ذکر این نکته نیز خالی از فایده نیست که حتی دشمنان و قاتلان امام(ع) چون عمر سعد لشکر کوفیان، و اهل شام، نیز بر مظلومیت و فداکاری جانبازانه امام حسین(ع) گریستهاند.
تاریخ عزاداری شیعه پس از عاشورا، از اولین لحظههای شهادت امام حسین(ع) شروع میشود، هنگامیکه ذوالجناح با زین واژگون و یال غرقه به خون از مقتل بازگشت. پس از آن نیز در مواردی متعدد، حضرت زینب، زنان حرم امام(ع) و نیز دیگران به عزاداری پرداختند؛ مواردی چون عزاداری اهل بیت هنگام چپاول و آتش زدن خیمهها و وقت عبور از میان شهدا، عزاداری زنان بنی اسد هنگام رفتن شهدا، عزاداری اهل بیت در شام، عزاداری اهل بیت و اهل مدینه در هنگام ورود به مدینه و عزاداری امالبنین در بقیع. به جز عزاداریهای اهل بیت پس از شهادت امام حسین(ع) و اصحابش، شاهد عزاداریهای دوستداران و شیعیان خاندان عترت به صورت فردی و جمعی هستیم که به آنها اشاره میکنیم.
- عبیدالله بن حر جعفی؛که گفته شده پس از شهادت امام حسین(ع) از منزل خود در قصر بنی مقاتل به کربلا رفت و در آنجا گریست و قصیدۀ بلندی در رثای امام حسین(ع) سرود. او را نخستین زیارت کننده قبر امام(ع) دانستهاند.
- جابربن عبدالله انصاری؛ که بر اساس گفته لهوف در اربعین به کربلا رسیده است.
- توّابین؛ که پس از شهادت امام حسین(ع) از یاری نکردن آن حضرت پشیمان گشته و توبه کردند و به قیام بر ضد دستگاه شام و جبران گذشته همت گماردند. آنها بدین منظور، به کربلا رفتند و در آنجا به عزاداری پرداختند و آنجا برای خونخواهی امام(ع) همقسم شدند.
- عزاداری امامان معصوم؛ امام باقر (ع) به منظور عزاداری بر جدّشان، مجلس تشکیل میدادند و از کمیت خواستند تا اشعاری در این باره بخواند.
امام صادق(ع) نیز به تشکیل مجلس عزاداری میپرداختند وشیعیان را به عزاداری و مرثیهسرایی با حزن و اندوه و سوز امر مینمودند و خود در مصیبت جدشان میگریستند.
در همین زمینه، روایاتی از امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) نقل شده است. بنابراین، آن چه از سیره اهل بیت بر میآید، تشکیل مجالس عزاداری و گرامیداشت عاشورا، به ویژه دهه محرم است. به یقین شیعیان هم این امر را تا حد امکان در آن شرایط خفقان به انجام میرساندند و هرگاه شرایط مهایا میشد آشکارا به عزاداری میپرداختند.
این شرایط در زمان بنی امیّه به شدت سخت و دهشتناک بود. امویان میکوشیدند تا یاد حسین و اهل بیت(ع) از ذهنها پاک شود. از اینرو، به هیچ وجه اجازه عزاداری و رفت و آمد و زیارت قبر مطهر آن حضرت را نمیدادند. این موضوع پس از قیام زید ابن علی بن حسین(ع) در زمان هشام بن عبدالملک شدت یافت. آن شرایط خفقانبار، در گفتوگویی میان امام صادق(ع) و یکی از اصحابشان به نام مسمع کاملاً مشهود است.
اما در زمان عباسیان، شرایط همواره در حال نوسان و تغییر بود و دائماً دچار قبض و بسط میشد. در زمان سفاح اولین خلیفه عباسی، شاهد فراهم شدن زمینه برای زیارت مرقد مطهر هستیم، ولی در زمان منصور، شاهد منع زائران و تخریب مرقد مطهریم که شاید یکی از علتهای آن، قیام سادات حسینی باشد. پس از منصور و در زمان مهدی، مأمون، معتصم، واثق، منتصر و ناصرالدین بالله، شیعیان از جهت عزاداری و زیارت قبر امام حسین(ع) آزادی داشتند، ولی در زمانهارون و متوکّل، به شدت در آزار و اذیت قرار گرفتند و دستور تخریب قبر مطهر و منع زائران صادر شد. شدیدترین این آزارها و اذیتها، در زمان متوکل بود که دستور کَشت زمینهای اطراف قبر مطهر و زندانی کردن زائران را در سال 236 ه.ق صادرکرد. علی بن محمد بسامی، شاعر بغدادی، شعری سرود و در آن، بنی عباس و متوکل را هجو و مذمت کرد. با این حال، کسانی از قرن اول هجری تا زمان آل بویه، به طور فردی و جمعی به کربلا رفته و در آنجا عزاداری میکردند، ولی پرشکوهترین عزاداری شیعه در سوگ سیدالشهدا(ع)، در دوارن آل بویه که خود شیعه و دوستدار اهل بیت بودند، اتفاق افتاد. احمد معزالدوله، یکی از سه برادران بویهای، پس از فتح بغداد در سال 334ه.ق در زمان مستکفی بالله، با توجه به روحیه تشیع خود، به آبادانی مزار امامان معصوم، بهویژه امام حسین(ع) پرداخت. او در محرم سال 352 دستور داد که بازارها تعطیل و خرید و فروش ممنوع شود و سقاخانههایی در بازارها برای آب دادن به مردم دایر گردد. همچنین زنان در حالی که برای امام حسین(ع) نوحه میخواندند و بر صورت لطمه میزدند، از خانهها خارج شوند. این نخستینباری بود که چنین مراسمی در عزای امام حسین(ع) و زیر پرچم حکومتی برپا میگردید و سنت عزاداری دهه اول محرم، از آن زمان تا کنون به یادگار مانده است. پس از این دوران نیز عزاداری امام حسین(ع) همواره انجام میگرفت و با توجه به برخورد حاکمان، دچار قبض و بسط میگردید.
پس از دوران آل بویه، دوران تیموریان از این جهت بسیار پراهمیت است. و شاهد گسترش تدریجی تشیع، به ویژه در خراسان و ماوراء النهر (مرکز حکومت تیموریان) هستیم، به طوری که برخی از پژوهشگران، از تسنن دوازده امامی در این دوره نام بردهاند. نوشتهاند در این زمان در ماوراءالنهر، همهساله در سالروز قیام عاشورا، مراسمی برپا میشد.
ملا حسین کاشفی، چهره شاخص این دوره و نگارنده کتاب روضة الشهداء است. برخی گفتهاند در این دوره، گریه بر امام حسین(ع) در هرات، جانشین ذکر صوفیانه شده بود که نقشبندیه آن را ملغی کرده بودند. با رویکار آمدن صفویه و رسمیت یافتن مذهب شیعه و فزونی گرفتن شمار شیعیان، بر کمیت و گستره مراسم عزاداری افزوده شد و از آن پس نیز با توجه به شیعی بودن همه حاکمان ایرانی، همین روند با ابعاد وسیعتری ادامه یافت.
نویسنده: علی آقاجانی
منبع: