موزیم ملّی افغانستان در سال 1398 خورشیدی، در همکاری با انستیتیوت شرقشناسی دانشگاه شیکاگو، برای نخستینبار پروژه موزیم سیّار را در افغانستان راهاندازی نمود. این پروژه که از سوی سفارت امریکا، تمویل میگردید، در ولایتهای کابل، قندهار، ننگرهار، بلخ و بامیان به اجرا درآمد. هدف اساسی از راهاندازی این موزیم سیّار را معرفی موزیم ملّی افغانستان و آشناسازی دانشآموزان مکاتب و مراکز تربیوی اطفال با گنجینهها و اهمیّت آثار تاریخی افغانستان تشکیل میداد. به این منظور، آثار گوناگون از دورههای مختلف عصر سنگ تا دوره اسلامی، متناسب با دورههای سنی دانشآموزان اسکن و مهمترین آثار به شکل سهبعدی در خارج از کشور تهیه و همراه با پوسترهای معلوماتی آنها و کتابچۀ حاوی معلومات آثار تاریخی چاپ گردید. علاوهبرآن، یک ویدیوی مستند نیز از موزیم ملّی جهت نمایش آماده ساخته شد. پس از تهیه مواد، برنامه موزیم سیّار برای بیش از 11 هزار دانشآموز دختر و پسر به شمول استادان و معلمان در ولایتهای مذکور به نمایش درآمد و همه از آن مستفد شدند. علاوه بر مکاتب، در یتیمخانهها و مراکز آموزشی لینکون نیز به نمایش گذاشته شد. مستفدشوندگان، با دیدن و لمس کردن آثار سهبعدی، همراه با توضیحاتی که از سوی استادان مجرّب در این ارتباط برای دانشآموزان داده میشد، به خوبی با گنجینههای تاریخی سرزمین خود آشنا شدند. تمام بازدیدکنندگان از این برنامه استقبال نموده خواهان تداوم آن شدند.
معرفی نمونههایی از آثار تاریخی موزیم ملّی
در اینجا لازم است بعضی از مهمترین آثار تاریخی دورههای عصر سنگ و عصر برنز، دورههای قبل از کوشانیان، دورۀ کوشانیان، عصر اسلامی و افغانستان معاصر را که به شکل سهبعدی نیز ساخته شدهاند، به صورت فشرده برای خوانندگان عزیز معرفی نماییم.
عصر سنگ قدم
عصر سنگ قدیم به عصری گفته میشود که انسانهای اوّلیّه از ابزارهای سنگی پیشبرد امور زندگی خود استفاده میکردند. قدمت این عصر به 50000 سال پیش از میلاد میرسد. مردم این عصر همه غارنشین بودند و زندگی خود را با شکارحیوانات وحشی و جمعآوری میوههای سپری میکردند. چون در آن زمان آهن وجود نداشت، برای قطع کردن گوشت و پوست حیوانات از سنگ استفاده میکردند. سنگهایی را به شکل چاقو و تبر ساخته بودند. نمونههایی از چاقو و تبر سنگی از منطقه آق کوپرک و کاراکمر افغانستان کشف گردیده است که فعلاً در موزیم موجود می باشد.
این دو نمونه را ببینید:
این یک نوع تبری است که از سنگ گرانیت ساخته شده است. انسانهای اولیّه از این تبر به منظور قطع کردن گوشت حیوانات استفاده میکردند.
این اثر از غارهای اطراف بلخ به دست آمده است. قدمت آن به 30000 سال قبل از میلاد برمیگردد. فعلاً در موزیم ملّی موجود است.
تبر عصر سنگ
این، نیز یک نوع تبر سنگی است. شکل آن مستطیل است. لبۀ آن زخمدار است که نشان میدهد از این تبر برای قطع گوشت و پوست کردن حیوانات استفاده شده است. این سنگ از غار یا پناهگاهی در اطراف بلخ به دست آمده است. قدمت تاریخی آن به حدود 40000 سال پیش از میلاد (عصر حجر) برمیگردد. نوع سنگ، سنگ چخماق است. سنگ چخماق نوع سنگی معدنی است. این تبر نشان میدهد که مردم اولیّه در افغانستان چگونه زندگی میکردهاند.
عصر سنگ جدید
پس از عصر سنگ قدیم، نوبت به عصر سنگ جدید میرسد. این دوره حدود 7000 سال پیش از میلاد را شامل میشود. در این دوره انسانها، شروع کردند به اهلی ساختن حیوانات. در منطقه آقکوپرک ولایت بلخ، گندم و جو کشت کردند. برّههای بز و گوسفند را پرورش دادند. برای پختن غذا دیگهای بسیار نفیس ساختند. از اینجا بود که کم کم زمینۀ شکلگیری تمدنهای بزرگ آغازگردید.
عصر برنز
عصر برنز 3000 تا 1000 سال قبل از میلاد را شامل میشود. در این عصر شهرهای بزرگی مانند مندیگگ یا دهمیراسیغوند در جنوب کشور یا دشلیتپه در شمال کشور به وجود میآید. این اولین شهرهایی است که بعد از عصر سنگ جدید در افغانستان ساخته میشوند.
ویژگیهای عمدۀ این شهرها عبارت بودند از داشتن «جمعیت زیاد، معماریهای بزرگ مانند قصرها و معابد، نخبگان ثروتمند و حاکمان قدرتمند، ادارۀ دولتی سازمانیافته، تولید صنایع تخصصی، هنر و مجسّمهسازی، مقبرههای شگفتانگیز برای ثروتمندان و یک سیستم پیچیده باورهای مذهبی.
به این نمونهها توجّه نمایید:
این یک گیلاس کوچک است که از گل پخته ساخته شده است. قدمت آن به 2500 سال قبل از میلاد برمیگردد. از منطقهمندی گگ قندهار به دست آمده است. این گیلاس فعلاً در موزیم ملّی موجود میباشد. نشان میدهد که مردم زندگی روزمرۀ خود را چگونی سپری میکردند. علاوه براین، از عصر برنز آثار دیگری نیزمانند جام سفالی، دو عدد مهر و یک مجسّمه (الهه مادر) به دست آمده و در موزیم ملّی به نمایش گذاشته شدهاند. وقتی به دقّت به این اشیا نگاه میکنیم به خوبی درمییابیم که افغانستان در 5000 سال پیش نقطع تقاطع تمدنها بوده است. لاجورد افغانستان همان زمان نیز به کشورهایی چون مصر، سوریه و عراق تجارت میشد.
عصر آهن
عصر آهن 1000 تا 300 سال قبل از میلاد را دربرمیگیرد. در این عصر امپراتوری هخامنشیان بر مناطقی چون بلخ، هرات و آراکوزیا فرمانروایی داشتند. کوروش بزرگ و داریوش حاکمان قدرتمند این سرزمین بودند. مردم این مناطق آیین زردشتی داشتند و آتش را میپرستیدند.
با آمدن اسکندر کبیر امپراتوری هخامنشیان پایان یافت و افغانستان تحت اداره حکومت اسکندر قرار گرفت. اسکندر با شاهزاده رخشانه از بلخ ازدواج کرد و روابط افغانستان و یونان مستحکم گردید. دادوستد و رفت و آمدها میان مردمان این سرزمینها جریان یافت. حضور یونانیها در افغانستان باعث شد که چندین شهر از جمله شهر آیخانم به شکل شهرهای یونان در افغانستان ساخته شود. با ساخته شدن این شهرها، دوره دولت یونانی-بلخ آغاز گردید.
دولت یونانی-بلخ:
شهر آیخانم مشهورترین شهری است که اسکندر در افغانستان تأسیس کرد و فعلاً در ولایت تخار موقعیت دارد. این شهر آیینه تمامنمای فرهنگ و تمدن یونانی بود. مکاتب، سیستم هایدرولیک و معابدی که در آن خدایان یونانی پرستش میشدند همه نمونههایی از فرهنگ یونانی در این شهربودند. قسمتی از پای زئوس که اکنون در موزیم ملّی نگهداری میشود نمونۀ دیگری از فرهنگ یونانی است. آثار چندی از فرهنگ مشترک یونانی-افغانی مربوط به شهر آیخانم فعلاً در موزیم ملّی موجود میباشد. مانند این نمونهها:
این کوزه مربوط به قرن چهارم پیش از میلاد میشود که از آیخانم تخار به دست آمده است. این کوزه توسط چرخ از گلپخته ساخته شده است. از این کوزه برای بردن آب استفاده میشده است. این کوزه نشان میدهد
که یونانیان افغانستان دورۀ اسکندر مقدونی چگونه زندگی داشتهاند.
سکه یونایی این سکه نقرهیی یک اثر باستانی مربوط دورۀ اسکندر بزرگ (قرن چهارم قبل از میلاد) میباشد. یونانیان سکههای خود را توسط زدن ضربه میساختند و از آنها در معاملات بازار استفاده میکردند.
سکههای یونانی نشان میدهد که یونانیان در افغانستان نفوذ قابل توجه داشته اند. در بعضی از سکهها نام و تصویر اسکندر بزرگ نوشته شده است.
امپراتوری کوشانیان
پس از این که اسکندر افغانستان را ترک کرد، امپراتوری او به دلیل جنگ های داخلی تضعیف گردید و در نتیجه به دولت های کوچک خودمختار که توسط یک فرمانده یونانی اداره میشد، تقسیم گردید. موریایی ها که از هندوستان آمده بودند، با استفاده از فرصت، جنوب افغانستان به تصرف خود درآوردند. آشوکا پادشاه موریاها در سال سوم قبل از میلاد معابد زیادی را در سراسر افغانستان ساخت که سبب رونق مذهب بودیزم در افغانستان گردید. در این دوره هنر نقاشی و مجسّمه رواج یافت و مکتب هنری یونانی-بودایی تحت نام سبک گندهارا تأسیس گردید. نمونه های از این هنر بودایی از منطقه هده ننگرهار کشف گردیده که اینک در موزیم ملّی نگهداری میشوند. مانند سربودا. ببینید:
این اثر سر بوداست که از هده ننگرهار به دست آمده است. مربوط به کوشانیان میشوند که یک قرن بعد از میلاد در افغانستان میزیستند. این اثر از گچ ساخته شده است. نشاندهندۀ فرهنگ بودیزم در افغانستان میباشد.
کنشکای بزرگ افغانستان را متحد کرد و حکومتش را تا درۀ سوات گسترش داد. تغییراتی را در فرهنگ و هنر یونانی به وجود آورد. او شهربزرگی را منطقه سرخکوتل به وجود آورد و راه ابریشم را به عنوان مهمترین مسیر تجارتی تاریخ جهان ایجاد کرد. بگرام پایتخت تابستانی کنشکا بود. حفریاتی که توسط باستانشناسان در بگرام صورت گرفت، آثار زیادی مربوط به عصرهای گذشته نیز به دست آمد. مانند: «مدالهای برنز و طلا مربوط به یونان، گلدانهای شیشهیی مربوط به روم، عاج مربوط به دورۀ مرهتی در هند و لاک چینی. به این نمونهها نگاه کنید:
این اثر باستانی عاج یا پیلسته تزیینی است که مربوط به کوشانیان (یک قرن بعد از میلاد) میشود. این اثر تاریخی از بگرام کاپیسا به دست آمده است. در این دوره، از عاج در ساخت موبل و فرنیچر و تزیینات دیگر استفاده میشد. این اثر نشان از نفوذ هندوها در افغانستان میدهد. معلوم میشود که فرهنگ هندویزم تا چه اندازه در افغانستان رواج داشته است. بگرام نقطه تقاطع فرهنگها و تمدن هاست.
این چراغ تیلی از مس عینک لوگر به دست آمده است. مربوط به کوشانیان (سه قرن بعد از میلاد) میشود. از گل پخته ساخته شده است. مردم این دوره، از این وسیله برای سوختاندن تیل استفاده میکردند. از ساحۀ باستانی مس عینک اشیای زیادی کشف شدند. این اشیا هیچ ارتباط به مسایل مذهبی ندارند. بلکه بیشتر زندگی روزمره مردم آن را به نمایش میگذارند.
دورۀ ساسانیان و اسلام
بعد از کوشانیان، ساسانیان بر سرزمین افغانستان حکمروایی کردند. ولی نتوانستند زیاد دوام بیاورند و توسط کوچیهایی که از مناطق دیگر آمده بوند شکست خوردند. مناطق سواحلی، الخون، نزاک و هپتالیتها تحت تصرف خود درآوردند.
در دوره اسلامی، افغانستان تا قرن هشتم میلادی به صورت ملوکالطوایف اداره میگردید. نُهگنبد قدیمیترین مسجد این دوره است که در بلخ موقعیّت دارد. تنها غزنویان (از قرن 9 تا 12) توانستند قلمرو وسیعی از افغانستان، ایران و هند را تحت تسلط خود دربیارورند. پایتخت غزنویان در شهر غزنی موقعیت داشت. در این دوره علم، فلسفه، شعر و هنر رونق گرفت. نمونههایی از آثار این دوره را میتوانید در موزیم ملّی ببینید.
این اثر باستانی، یک دستبند برنزی مربوط به دورۀ غزنویان و غوریان (قرن 12 بعد از میلاد) است. در ساخت آن از مس و برنز استفاده شده است. مردم در آن زمان از این دستبندها برای تزیین استفاده میکردند. این دستبند نشان میدهد که مردم در این دوره به مسایل تزیینی توجه خاص داشتهاند.
این اثر باستانی جک سفالی مربوط به دورۀ اسلامی غزنویان (قرن 12 میلادی) است. در
اطراف آن دعای برکت نوشته شده است. از این گونه ظروف برای مایعات استفاده میشد. این جک و دیگر آثار بازمانده از دورۀ غزنویان نشان میدهد که فرهنگ و صنعت اسلامی در افغانستان از رونق خوبی برخوردار بوده است.
دوره غوریان و تیموریان
بعد از غزنویان، غوریان و بعد از غوریان، تیموریان بر سرزمین افغانستان حکمروایی داشتند. آثار فراوان از این دورهها در موزیم ملّی موجود است. شما میتوانید با دیدن این آثار، با شیوۀ زندگی مردم این دورهها آَشنا شوید.
خلاصه
موزیم سیّار موزیمی است که از جایی به جایی انتقال مییابد. در این نوع موزیم عکسها، کارتپستالها و پوسترهای آثار موزیم اصلی به نمایش گذاشته میشود. اهداف اساسی موزیم سیّار را معرفی میراث فرهنگی، آموزش هنر سنتی، جذب بازدیدکننده برای موزیم اصلی و حفظ هویّت فرهنگی تشکیل میدهد. موزیم سیّار به چنددلیل ایجاد میشود و توسعه مییابد؛ یکی اینکه جمعیت شهرها رو به فزونی است. همۀ مردم نمیتوانند از موزیم ملّی دیدن کنند. دوم اینکه همۀ مردم مناطق دوردست به شهر آمده نمیتوانند تا از موزیم ملّی دیدن کنند. سوم اینکه موزیم سیّار خود وسیله است برای تبلیغ موزیم ملّی. چهارم اینکه موزیم سیّار هزینه زیاد لازم ندارد برخلاف موزیم ملّی. علاوهبرآن، موزیم سیّار منافع اقتصادی نیز دارد. هرکس میتواند موزیم سیّار بسازد. از شهری به شهری ببرد و با فروش آن عواید قابل توجهی به دست بیاورد. همۀ اینها سبب میشود تا موزیم سیّار ساخته شود. فرق موزیم سیّار و موزیم ملّی هم در همین است. موزیم سیّار به آسانی قابل انتقال و لمس است اما موزیم ملّی اینگونه نیست. مأمورین و نیروهای مشخصی امنیتی از آن حفاظت میکنند. بجز مأمورین حکومتی کسی حق ندارد آن را از جایی به جای دیگر ببرد. موزیم سیّار خدمات زیادی را ارایه میکند از جمله: ارائه اطلاعات مربوط به موزیم، ارائه اطلاعات دربارۀ باستانشناسی، راهنمایی بینندگان از طریق راهنما و فروش کارتپستالهای میراث فرهنگی، فروش مجموعه اسلایدها همراه با توضیح؛ فروش کستهای ویدیویی از موزیم ملّی؛ فروش نمونههای ساختهشده از آثار موجود در موزیم ملّی؛ فروش اشیای هنرهای سنتی که توسط هنرمندان سنتی موزیم ملّی ساخته شدهاند؛ فروش کتاب راهنمای موزیم، مجله موزیم، اطلس پراکندگی بناهای تاریخی کشور، اطلس مردمشناسی، اطلس پراکندگی موزیمهای کشور، بروشورها، نقشه، کارتپستالها، آهنگهای محلی، ترانههای محلی، عکس، اسلاید، فیلم، کستهای مربوط به قصّهها و لالاییها، ضربالمثلها، چیستانها و … تهیه فیلم، عکس، اسلاید، کست، یاداشتهای بازدیدکنندگان.
موزیم سیّار نخستینبار در سال 1398 خورشیدی، توسط موزیم ملّی افغانستان و با همکاری انستیتیوت شرقشناسی دانشگاه شیکاگو، در افغانستان راهاندازی گردید و در ولایتهای کابل، قندهار، ننگرهار، بلخ و بامیان به اجرا درآمد. این پروژه را سفارت امریکا، تمویل میکرد. هدف اساسی آن را معرفی موزیم ملّی افغانستان و آشناسازی دانشآموزان مکاتب و مراکز تربیوی اطفال با گنجینهها و اهمیّت آثار تاریخی افغانستان تشکیل میداد.
نویسنده: محمودجعفری