میدانید که نخستین موزیم چه وقت و در کجا ایجاد شد؟ آیا حدس زده میتوانید که موزیمها قدمت چندصد ساله دارد؟ برای اینکه موضوع روشن شود، تاریخ موزیمهای جهان را طی مراحل زمانی زیر دستهبندی میکنیم
دوره نو سنگی[1]
در عصر نوسنگی انسانها موزیم یا جایی که اشیای عتیقه را نگهداری کنند، وجود نداشت. اصلاً چنین مفکورهای هم نبود. گاهی اگر به اشیای ظریف و گرانبهایی چون صدف، گوشماهی، سنگریزه و استخوان جانواران برمیخوردند، از آنها برای تزیینات استفاده میکردند. استفاده از این اشیاء بیشتر جنبۀ مذهبی و اعتقادی داشت. فکر میکردند با آویزان کردن استخوان حیوانات از گزند جانواران ایمن میمانند.
عهدباستان
در این دوره نیز، موزیم به شکل امروزی وجود نداشت. انسانها، اشیای نفیس و قیمتی خود را به عنوان نذر به زیارتگاهها و معابد میدادند و بعد به آنجا رفته از آنها حاجت میخواستند.
پایان سده چهارم و آغاز سده سوم پیش از میلاد
در این دوره ما شاهد کوشش جدید برای گردآوری آثار باستانی و گرانبها هستیم. بطلمیوس اول از سرداران اسکندر مقدونی(321- 283 ق. م) در شهر اسکندریه، در کنار کاخ مسکونی خود، جایی را به نام موزیم تأسیس کرد که شامل یک دانشگاه بزرگ، کتابخانه، آزمایشگاه، رصدخانه و باغ گیاهان و جانوران میشد. اما پس از وی، این کار ادامه نیافت و دیگر کسی دربارۀ آن سخن نگفت.
در روم باستان، سرداران رومی، غنایم ارزشمندی را که از جنگ به دست میآوردند، در پارکها، حمامها و سایر اماکن عمومی به نمایش قرار میدادند.
قرون وسطی (500- 1450 م)
در قرون وسطی، اشیای عتیقه معمولاً در دست ثروتمندان بود. مالکان اصلی آنها سرمایهداران بودند. تنها به کسانی ثروتمند گفته میشد که اشیای گرانبهای بیشتر در اختیار داشتند. آنها آثار هنری و نایاب را میخریدند تا پولهای نقد خود را از خطر سرقت و غارت نجات دهند. علاوه بر ثروتمندان، کلیساها نیز جای امن برای نگهداری اشیای قیمتی مثل جواهر، زیورات، سلاحهای مزین به سنگهای قیمتی، پارچههای نفیس و سایر اشیای کمیاب، بودند.
رنسانس (قرن 14-16 م)
در این دوره تحولات فکری چشمگیری در اروپا به وجود آمد. در سایۀ آن، نگاه به اشیای قیمتی نیز تغییر کرد. دیگر این اشیاء جنبۀ مادی و ارزش اقتصادی صرف نداشتند بلکه ارزش معنوی و فرهنگی آنها مهمتر از ارزشهای مادی آنها بود. به این خاطر کسانی که آثار گرانبهای کمیاب در اختیار داشتند، آنها را در معرض دید دیگران نیز قرار دادند. عدهای را وظیفه دادند تا به کشورهای مختلف سفر کرده، آثار ارزشمند را جمعآوری نمایند. کارشناسان را برای مطالعه آثار و نوشتن مقالات فرا خواندند. همچنین برای نمایش آثار بزرگ مانند مجسمهها و تابلوهای کلان، اتاقهای مناسب و بزرگ ساختند و نام آن را گالری ماندند. برخی با الهام از «موز»[2]، نام آن را «موزیم» گذاشتند. از آن پس، این نام (موزیم) رایج گردید. تمام مجموعههای هنری را «موزیم» گفتند. این موزیمها دو ویژگی داشتند: یکی اینکه مربوط به اشراف و پولداران بود و دیگر اینکه تنها افراد خاص میتوانستند از آنها دیدن نمایند.
قرن هفدهم[3]
در قرن هفدهم کلیساها، صومعهها و دانشگاهها نخستین موزیمهایی بودند که آثار هنری، کتابهای دستنویس، دستگاههای گوناگون و نمونههای غریبی از جانداران در آنها نگهداری میشدند. البته نام موزیم را با خود نداشتند. این اشیاء چون ارزش مذهبی، علمی و اقتصادی داشتند، مورد توجه بودند. البته همه نمیتوانستند از آن دیدن کنند. هدف هم استفادۀ پژوهشگران نبود بلکه مقصود این بود تا این اشیاء که ارزش مذهبی داشتند، در محلات مهم مثل کلیسا، صومعه و دانشگاه حفاظت و نگهداری شوند.
تاریخ تأسیس این گنجینهها دقیقاً مشخص نیست و همچنین کسی نمیداند اشیایی که در این گنجینهها نگهداری میشدند مربوط به کدام دورههای تاریخی بودند. تنها در گنجینههای مذهبی صومعۀ سن موریس در واله[4] (سویس)، آخن[5] (آلمان) و مونزا[6] (ایتالیا) اشیایی از اواخر امپراتوری روم تا اواخر قرون وسطی دیده میشدند.
از حدود 1400 تا 1700 میلادی (آغاز رنسانس[7] تا اوج کلاسیسم) «گنجینهها» یا به تعبیر دیگر «مجموعهها» بیشتر شد. دلیل آن هم سیّاهان و دیپلماتهایی بودند که آثارگرانبها و ارزشمند خود را جهت حفاظت، به مجموعهها/ موزیمهای سلطنتی اهدا میکردند. به مرور زمان، مجموعهها از انحصار سلطنت بیرون شده و به مجموعههای خصوصی تبدیل گردیدند. مجموعههای وین، اسکوریال[8] در نزدیکی مادرید (که از دوکهای بورگنی و شاهان اسپانیا باقی ماندهبودند) و مجموعههای ورسای و فولورانس و واتیکان، از بزرگترین مجموعهها و موزیمهای عصر به حساب میآمدند. البته فقط افراد بالارتبه میتوانستند از این موزیمها دیدن کنند. در این میان تنها موزیمی که شکل امروزین را داشت و همه میتوانستند به آنجا راه یابند، موزیم آشمولیان[9] (1683) در اکسفورد بود.
قرن هجدهم
در قرن هجدهم پیشرفت چشمگیری در موزیمها به وجود آمد. این پیشرفت هم ناشی از چند عامل بود: 1) بورژوازی اهمیت بیشتری پیدا کرد و شمار آن افزایش یافت؛ 2) پژوهش و تحقیق رونق گرفت؛ 3) شکل اولیهای از جهانگردی به وجود آمد؛ 4) جنبش روشنگری کم کم مرزها را درنوردید؛ 5) دایرتالمعارفنگاری نیز جایگاه لازم خود را به دست آورد؛ 6) علاقه به دیدن عجایب جهان بیشتر شد. این دلایل سبب گردید تا موزیمهای بزرگی در اروپا به وجود آیند. مانند: موزیم برتانیا، موزیم لوور[10]، موزیم ملی تاریخ طبیعی فرانسه، موزیم واتیکان. رفته رفته، جنبش ایجاد موزیم در انگلستان راه افتاد. علاقه به دیدن موزیم و موزیمداری روز به روز افزایش یافت. اشیای عتیقه که متعلق به کشورهای بیگانه و دورانهای پیش میشدند، قدر و منزلت یافتند. اشیایی که از کشورهای سیبری و آلاسکا جمعآوری شده بودند، در «سن پترز بورگ» نگهداری میشدند. موزیم «سن پترزبورگ» بزرگترین و مدرنترین موزیم آن زمان بود. در این موزیم اشیای موجود، به شکل اصولی و فنی دستهبندی و نگهداری میشدند. در این زمان گروه مشخصی از علاقهمندان به موزیم پدید آمد. پژوهشگران طی جواز رسمی اجازه یافتند تا در موزیمها به تحقیق بپردازند. اندک اندک، موزیمها توسعه پیدا کردند و تا جهان اسلاو و امریکای شمالی پیش رفت.
قرن نزدهم
از 1790 تا 1850 تحولات قابل ملاحظهای در موزیمها به وجود آمد. فرانسه و انگلستان دو کشوری بودند که موزیمسازی را رواج دادند. موزیمهای بزرگی در شهرها و شهرستانها گشوده شدند. افرادی نیز به گشایش موزیمهای خصوصی دست زدند. مجموعههای اهدایی هم به موزیمهای تمام عیار تبدیل شدند. علاقه به موزیم افزایش یافت؛ خصوصاً پس از اینکه ٍآثار فراوانی توسط باستانشناسان در مصر، ایتالیا و خاورنزدیک کشف گردید. پس از انقلاب کبیر فرانسه و پیشرفتهای علمی و رهایی جامعه از بند کلیسا، موزیم رواج گسترده یافت. برای نخستینبار، سبکهای جدیدی در موزیمها به وجود آمد؛ به ویژه سبک نئوکلاسیک و «تروبادور».[11] در دورۀ فرمانروایی ناپلئون اول، در همۀ شهرهای بزرگ اروپا موزیمهایی گشوده شدند. ویژگی مهم این دوره این بود که موزیمها «خصلت هنری و تاریخی-باستانشناختی» داشتند.
پی نوشت ها:
[1] . ر. ک: https://www.onlineword.ir/
[2] . موز (Mouse) : الهه هنر وصنایع.
[3] . ر.ک: دایرتالمعارف برتانیکا، موزهها، شماره 6، ترجمه کلود کرباسی.
[4].Valais
[5] .Aachen
[6] .Monza
[7] .Renassicism
[8] .Escorial
[9] .Ashmolean Museum
[10] . Louvve
[11] . »troubadour« style
- محمودجعفری