اشعار یونس امره نخستینبار در افغانستان توسط شریح شیون شاعر و مترجم افغانستانی و با همکاری مالی دفتر ریاست آژانس انسجام و همکاری جمهوری ترکیه ( تیکا )به تاریخ اول قوس با تیراژ 500 نسخه در شهر هرات چاپ شد.
یونس امره یکی از شاعران مهم کلاسیک ادبیات ترکی است. او کموبیش همعصر مولانا بوده و نظر به بعضی منابع متأثر از آرای مولانا نیز بوده است.
شریح شیون شاعر، مترجم کتاب «زندگینامه، اشعار و مفکورههای یونس امره » در گفتوگو با خبرگزاری فرهنگ میگوید:
«این کتاب از آن حیث انتخاب شده است که شناخت و معرفی یونس امره در واقع شناخت و معرفی ادبیات کلاسیک ترکیه است. تاریخ ادبیات فارسی با تاریخ ادبیات ترکی پیوند ناگسستنی دارد. از این جهت معرفی یونس امره نیز در راستای تقویت همین پیوند قابل ملاحظه است.»
او میافزاید: «شعر کلاسیک ترکی فوقالعاده متأثر از شعر کلاسیک فارسی بوده است. خود یونس امره به زبان فارسی سلطهی کامل داشته است و این را در شعرهایش میشود مشاهد کرد. البته شعر معاصر ترکی راه متفاوتتر از شعر معاصر فارسی را پیموده است. شعر معاصر ترکی بیشتر چشم به سوی غرب داشته است و از این حیث تفاوتهای مثبتی هم با شعر فارسی دارد.»
به باورشیون، یونس امره بیشتر از شعرهایش، اندیشههایش قابل خواندن و تأمل است؛ چرا که رویکرد شعر او رویکرد کلاسیک است. برای شاعران امروز چیزی زیادی، از این حیث ندارد.
اشعار یونس امره شاعر کلاسک زبان ترکی، خوانندگان زیادی در میان شاعران فارسی زبان دارد. پیش از این نیز عبدالقدیر گلکاریان مترجم ایرانی گزینهای از اشعار یونس امره را به فارسی برگردانده بود.
شریح ترجمهی جدید اشعار امره را با ترجمهی گلکاریان از دو جهت متفاوت میداند. او میگوید: «اول این که این ترجمه، بر خلاف ترجمهی گلکاریان یک ترجمه منظوم است؛ دوم این که وفاداری بیش از حد گلکاریان به لفظ، آسیب سنگینی به معنا وارد کرده است که در بسا موارد به بیمعنایی منجر شده است. در این ترجمه تلاش شده است نواقص ذکرشده را با خود نداشته باشد.
شریح شیون میگوید: «گزینهای از اشعار شاعران معاصر ترکیه که به زبان فارسی برگردان کردهام نیز آمادهی چاپ میباشد.»
نمونه ترجمه:
هرکه ره بشکافت تا سر منزلی
ماه کامل گشت و تو ناکاملی
جاهلی از معنی حق بیخبر
آب جو در سنگ کی دارد اثر
از سر مشرق به مغرب در نگر
جمله یکسان است از زیر و زبر
از دویی گر یک شود مرد خدا
جانها کی می شود از هم جدا
جانی که در راه حق داده شود
از همان جان جانها تازه شود