«باران بهانه بود» اثر جدید اسماعیل لشکری، در 149 صفحه، با طرح جلد ناصر صدیقی از سوی «گروه فرهنگی همزبان»، در 1000 نسخه به نشر رسیده است.
این دفتر شامل 47 غزل و مثنوی است که طی سه سال اخیر سروده شدهاند. درونمایه اصلی این دفتر را عشق، وطن، جنگ، محرومیت، تعصب و تبعیض، نکوهش زنستیزی و ستایش دانش تشکیل میدهد.
ردیفها و قافیههای نو، زبان بهروز، تصویرسازیهای ناب، کشف، واقعیت و عینیتگرایی، مخاطبمحوری، بومیگرایی، ترکیبسازیهای جدید، کاربرد اصطلاحات و کلمات عامیانه و استفاده از نام جایها و شهرها و روایتهای داستانی از جمله ویژگیهای زبانی و تخیلی این اثر به شمار میروند.
نمونهها
چهگونه عاشق یک پوچ و بیپدر باشم
چهگونه مثل گدا رفته پشت در باشم؟
چهقدر تکیه کلامت به سینه میچسپد
چه فرق دارد اگر بیشعور و خر باشم!
اتاق کوچک من گریه میکند که چرا:
به شیشهها به در و پنجره خطر باشم!
غلام حلقه بهگوش تو میشوم، بانو!
خوشم همیشه که بر ذوق یکنفر باشم
در این فضای سیاهی که نیست امیدی
چهگونه بچهی خوشخلق و با اثر باشم؟
**
دشنام داد، چیغ زد از جنگ خسته شد
از پنجههای وحشیِ خرچنگ خسته شد
او شیشه بود، شیشهی بیگرد و بیغبار
از ضربه های پیهم هر سنگ خسته شد
تاریخ با تمام سیاهی برای زن-
پیراهنی بریده بر او تنگ، خسته شد
آمد خبر که خواهرش آتش گرفته است
آمد خبر که مادرش … از زنگ خسته شد
پرتاب کرد گوشیِ خود را به روی سنگ
از رسمهای کهنهی فرهنگ خسته شد
او مثل یک شگوفهی خشکیست بر درخت
که از آبهای گندهی نیرنگ خسته شد
خبرهای مرتبط