اشاره
احسانالله وکیلی یکی ازهنرمندان با استعداد، خلاق و با تجربه در عرصۀ تذهیب است. او تجربیات خوبی در افغانستان داشته است. چند صباحی است که در آلمان بهسر میبرد. فرصتی دست داد تا گفتگوی کوتاهی با او داشته باشیم. او نیز از آن استقبال کرده متواضعانه پذیرفت. حاصل این گفتوشنود را در زیر میخوانید.
**
فرهنگ: کمیاز زندگی خود بگویید.
وکیلی: احسانالله وکیلی هستم متولد سال ۱۷۷۳ هـ ش در قریه قرهچه ولسوالی قرهباغ ولایت غزنی. دوران مکتب را در لیسه عالی سلطانمحمد قرهباغ سپری کردم. بعد از سپری نمودن امتحان کانکور وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه کابل بخش گرافیکدیزاین شدم. ما در فامیل پنج نفر هستیم. پدر و مادر، یک خواهر و یک برادر دارم. پدرم یکی از بهترین معلمین منطقه و ولسوالی به شمار میرود که مضامین ریاضیات را تدریس میکرد. سطح زندگی ما متوسط است. معمولاً فامیلهای ما پولدار نیستند ولی تحصیلکردهاند. بعد از سقوط دولت غنی مهاجر شدم و الان تنهایی دور از فامیل در آلمان زندگی میکنم.
فرهنگ: از رابطه خود با هنر قصه کنید.
وکیلی: قبل از آمدن به دانشگاه راجع به هنر چیزی نمیدانستم. تمام هنر برای ما همین موسیقی تعریف شده بود. وقتی وارد دانشگاه شدم بعد از سپری نمودن چند مدت، فهمیدم که هنر چه است و چه بخشهایی دارد و چه کارها میشود توسط هنر و هنرمند انجام داد. سال اول دانشگاه را با ناکامی پشت سر گذاشتم؛ چون درک از هنر کم بود و توسط دوستان و بچههای منطقه بیشتر اوقات مورد تمسخر قرار میگرفتم. ولی سالهای بعدی پر از موفقیت بود. اصل رشته من گرافیکدیزاین است ولی من تذهیب و مینیاتوری را به عنوان یکمضمون در دانشگاه فرا گرفتم ولی بعداً تمام تمرکز خود را ماندم روی این بخش هنر.
هنر تذهیب و مینیاتوری پر است از ظرافت و زیبایی. کار کردن در این بخش هنر پر است از احساسات خوب و آرامبخش. همین خصوصیات هنر و منظم کار کردن، مرا جذب کرد و بیشتر علاقهمند هنر شدم.
فرهنگ: حالا که در آن طرف آبها زندگی میکنید، از وضعیت خود به عنوان کسی که در افغانستان تجربۀ هنری داشتهاید صبحت کنید.
وکیلی: مدت زیادی را در کابل به عنوان یک هنرآموز فعالیت کردم و همیشه برای فرا گرفتن هنر تلاش کردم. در افغانستان به عنوان هنرآموز یا هنرمند جاهایی نام ما برده میشد؛ که این لطف دوستان خوب ما بود. ولی اینجا شرایط متفاوت است طوری که «برلین» را مرکز هنر اروپا گفته میتوانیم. هنرمندان کثیری اینجا هستند و فعالیت دارند. اینها به عنوان واقعی هنرمند هستند و حرفی برای گفتن دارند. کارهای خودم شخصاً به عنوان فرهنگ شرقی خوب است یک مقدار مورد توجه قرار میگیرد.
فرهنگ: هنرمندان دیگر افغانستانی در آلمان چگونه زندگی را سپری میکنند؟
وکیلی: زندگی برای همه متفاوت است. هر کس در شهرهای مختلف افتاده است و با یادگیری زبان دست وپنجه نرم میکنند. به نظر من اینجا زندگی کردن و نان درآوردن از هنر سختتر است. خیلیها از هنر دست کشیدهاند و به کارهای دیگر رو آوردهاند که چاره هم ندارند. چون درس را که ما در افغانستان فرا گرفتهایم در سطح اینجا نیست.
فرهنگ: جایگاه هنر در میان مردم آلمان چگونه است؟
وکیلی: آلمان یکی از کشورهایی است که هنر در آنجا خیلی رونق دارد. مردم آلمان مردم هنردوست اند. بیشتر جاها وقتی با مردم همکلام میشویم و میگوییم که از خانواده هنر هستیم خوشحال میشوند و تشویق میکنند. اینجا موزیمهای زیادی وجود دارد که آثار هنری مختلف از دورانهای مختلف و از کشورهای مختلف در آنجا موجود است. مثلاً یک موزیم به نام موزیم اسلامی است که ما میتوانیم آثار هنری اسلامی را آنجا مشاهده کنیم. همینطور موزیم طبیعت است که سنگهای معدنی و قیمتی مختلف از کشورهای مختلف در آنجا موجود است مانند سنگ لاجورد بدخشان.
فرهنگ: دیدگاه شخصی خودتان نسبت به هنر در آلمان چیست؟
وکیلی: بهنظر منهنر در اینجا خیلی رشد کرده است و بیشتر این مردم و مردم اروپا به هنر مدرن یا مفهومیعلاقهمند هستند. چون چند جایی که من سؤال کردم چرا این همه به هنر مدرن علاقهمند هستید؟ گفتند که هنر مدرن و مفهومی ما را به تفکر وا میدارد و هر کس میتواند برداشتهای خود را داشته باشد.
فرهنگ: از جاهای دیدنی و ساحات گردشگری آلمان صحبت کنید.
وکیلی: آلمان جاهای دیدنی زیادی دارد. هر ایالت مکانهای مختلف برای توریستها دارد. اما در برلین چندجایی که خیلی شهرت دارد دروازه برلین و دیوار برلین است.
فرهنگ: هنر در آلمان صنعت هم هست یا خیر؟
وکیل: در این باره فعلاً چیزی گفته نمیتوانم.
فرهنگ: مشکلات عمده خود تان به عنوان هنرمند افغانستانی چیست؟
وکیلی: بیشترین مشکلات همین نفهمیدن زبان است. یک کم احساس میکنیم این زبان سخت است. تا زبان بلد نباشیم نمیتوانیم ارتباط برقرار کنیم. پس همهچیز بر میگردد به ارتباطات که فعلاً نداریم.
فرهنگ: بهترین خاطره هنری خود در افغانستان و مهاجرت را برای ما قصه نمایید.
وکیلی: سه دوره در افغانستان دوره هنری خوبی بود:
دوره اول زمانی که به عنوان راهنمای نمایشگاه هنری مغول در عصر بابرشاه که توسط دانشگاه امریکایی افغانستان در باغ بابر دایر شده بود، بودم. در این نمایشگاه روزانه با صدها نفر گفتگو میکردیم و آثار هنری را تشریح میکردیم.
دوره دوم در انستیتوت فرهنگی فرانسه بود که داستان یوسف و ذولیخا را از روی مینیاتوریهای قرن ۱۴ به صورت انیمیشن کار میکردیم. دورۀ جالب و پر از تجربههای خوب بود.
دوره سوم در ارگ بود که دیوارهای حرمسرای ارگ را تذهیب کار میکردیم. یک تیم خوب که باهم ۶ ماه خیلی کارهای زیادی را انجام دادیم و از تجربه کارهای تذهیب روی دیوار بهره بردیم و درسهای خیلی زیاد را آموختم.
در آلمان فعلاً تنها یک دوره را سپری کردم که آن هم یک نمایشگاه از کارهای من بود. دیگر قصه هنری خاص از دوران مهاجرت تا فعلاً ندارم.
فرهنگ: بسیار سپاسگزارم.
وکیلی: از شما نیز تشکر.
نمونه کارهای احسان الله وکیلی