Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

ادبیات است که با رنگین‌کمان تخیل و زبان، زندگی را نجات می‌بخشد

مقدمه

سالار عزیزپور از چهره‌های شناخته‌ی شده‌ی ادبیات فارسی در افغانستان است. او ادبیات گذشته و حال را باهم تجربه کرده و از تجارب زبان‌های متعدد و ادبیات گوناگون جهان امروز به دیدگاه‌ها و نظریات متفاوتی دست یافته است. او همه‌ی این تجارب را در متن‌های استوار فروریخته و آثار ماندگاری را خلق کرده است. او سال‌هاست در بیرون از افغانستان به‌سر می‌برد و تجربیات ادبی خود را گه‌گداری در فضای مجازی به نشر می‌رساند. او تلاش می‌ورزد تا از طریق تولید متن به ایده‌آل‌های جهانی خود دست یازد.

فرصت دست داد تا گفتگوی کوتاهی با او داشته باشیم.

قسمت اول گفتگو

فرهنگ: جناب استاد عزیز! از تجارب ادبی و زندگی در ادبیات بگویید.

سالار عزیزپور: هر کتابی که نوشته‌ام، خودش در ذاتش بخشی از تجربه ادبی من می‌باشد؛ چه این متن‌ها شاعرانه بوده و چه پژوهشی، روایتی، داستانی و نقد ادبی.

یکی دیگر هم تجربه غیر مستقیم من می‌باشد. عادت دارم که سوای کتاب‌های نویسندگان، یادداشت‌ها و به‌ویژه یادداشت‌های روزانه‌شان را بخوانم‌ و این برای من بسیار مهم است و واقعاٌ تجربه با ارزشی‌ست در نوشتن.

تجربه دیگر ادبی، داشتن مخاطب هست، نوشتن برای مخاطب و جاری کردن او در متن و قلم، حتا اگر یک مخاطب خاص باشد؛ تجربه بسیار مهم و با ارزش هست.

پیرامون زندگی در ادبیات می‌توان زیاد گفت و نوشت. این تخیل است که زبان را از تنگنای روزمرگی نجات می‌دهد. زبان و تخیل و … مگر می‌شود بی‌تخیل و زبان زیست؟ انسان‌ها حتا در غارها با نشانه و تخیل سروکار داشته‌اند. شاید مبالغه نباشد که بگویم: بیش‌ترین جولان اندیشه و تخیلم با نشانه‌های ادبی (زبان)چهره می‌نماید و به زندگی‌ام معنا و مفهوم می‌بخشد. این‌جاست که ادبیات برای من، جای همه‌چیز را می‌گیرد.

WhatsApp Image 2023 01 28 at 11.50.03

فرهنگ: از کارها و دست‌آوردهای مکتوب خود کمی یادآوری کنید.

سالار عزیزپور: نخستین کتابی که مکتوب کردم: «جستارها و نوشتارها» نام داشت. سالِ چاپ این کتاب به سیزده هفتادونوی خورشیدی برمی‌گردد. در این جستارها و نوشتارها، شماری از مقالات و نقد و نظر را می‌خوانید. وهمچنان در این سال«پارسی‌ستیزی در افغانستان» چاپ می‌شود. از نشر و چاپ هردو کتاب پیشمان نیستم؛ اما چاپ مجدد هردو کتاب، نیاز به یک ویرایش بسیار جدی دارد. همزمان با چاپ این کتاب‌ها، دفتر شعری از من زیرعنوان«آخرین وخشور» به چاپ رسید. اگر سیاه‌مشق‌های شاعرانه را کنار بگذاریم، من در سه زمینه و گستره موازی هم قلم زده‌ام: پِژوهش و نقد و نظر و زبان فارسی؛ «ادبیات افغانستان به روایت دیگر»؛ «پژوهشی در گسترۀ زبان فارسی»؛ «مطبوعات آماج گفتگو» وشماری از کتاب‌های شعر: (خاکستر صدا، بر تن تنهای تن و…)

تمامی این تجارب نویسندگی، راه را باز کرد به متن‌های روایتی و رمان. شاید نوشتن هر متنی دشوار باشد. نوشتن شعر به‌ویژه داستان، تسلط بیشتر بر زبان می‌خواهد. در کنار نوشتن و دست یافتن بر انواع متن، آشنایی با تاریخ زبان، فلسفه زبان، ساختار زبان (آوایی، واژگانی، نحوی و نوشتاری)، نظریه‌های زبان‌شناختی، ادبیت، زبانیت و بازی زبانی و مواردی از این دست، مرا در نوشتن متن‌های روایتی بیشتر یاری کرد.

فرهنگ: طی چند سال اخیر روی چه کارهایی مصروف بودید وچه آثاری را به‌ویژه در این پنج‌سال اخیر به جامعه ادبی عرضه کرده‌اید؟

سالار عزیزپور: در این پنج‌سال پسین، بیشتر به نوشتن رمان (داستان بلند) و نقد ادبی پرداخته‌ام که حاصلش «نامش را خودت بگذار»؛ «آنسوی کابوس و روایت»؛ «روایتی از رؤیاها تا گزارش صفر» و «پنجره‌های ناگشوده (رویکرد انتقادی بر ادبیات سه دهه‌ی پسین)» بوده است. پیوسته باید افزود: «جدال برسر واژه‌ها» و «پساباختری» نیز در این پنچ‌سال پسین مکتوب شده است.

WhatsApp Image 2023 01 28 at 11.50.14

فرهنگ: چه کارهایی روی دست دارید؟

سالار عزیزپور: ویرایش و چاپِ پنجره‌های ناگشوده (رویکرد انتقادی بر ادبیات سه دهه‌ی پسین) و تنظیم وتدوین متن‌های شاعرانه و شماری از داستان‌های کوتاه به زبان المانی.

فرهنگ: دغدغه‌های اصلی ادبی شما را چه چیزهایی تشکیل می‌دهد؟

سالار عزیزپور: انسان امروز در بسیاری از سنگرها خلع سلاح شده است. دیگر کم‌ترین چیزی برای از دست دادن دارد. بحران و بن‌بست‌های سیاسی، اقتصادی نیروی امید و افق پروازش را کم‌رنگ کرده است. این ادبیات است که با رنگین‌کمان تخیل و زبان، زندگی را نجات می‌بخشد و شهرزادوار از هزارویکشب یلدایی گذرمی‌کند.

ادامه دارد

لینک کوتاه:​ https://farhangpress.af/?p=4758

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *