Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

نورمحمدعلوی فراندیش شاعر جوانی است که حوزه و دانشگاه و شعر را باهم گرد آورده و از آن پله‌ای برای کمال ساخته است. فراندیش چند سالی است که شعر می‌سراید. قالب مورد نظراو غزل است. او غزل را خیلی خوب می‌سراید. زبان فخیم و صمیمی دارد. او با شعر امروز آشناست. تجربیات زندگی او در شعرهایش به نیکی بازتاب یافته است.

نمونه‌ای از غزل‌های او را می‌خوانیم:

نرگس امشب که برق رفته بمان خانه ساکت شبیه ما باشد

پشت این چشم‌های شفافت پرده‌ی پر غبار تا باشد

نرگس امشب بگو معما چیست؟! ساعت درسیِ تو فردا چیست؟

کی سکوت تو را تماشاچیست؟ خانه جایت -نگو- چرا باشد!

نگرانم دل کسان شاد است روسری‌ات هنوز در باد است

ترسم آرامشش به‌هم بخورد در مسیرش درخت‌ها باشد

من که با سایه‌ام نمی‌سازم نگذاری برآید آوازم

و به لنگوته‌ها بگو نکند قدم اندازه‌ی شما باشد!

نرگس این چای تلخ قصه‌ی توست شعرهایم همیشه غصه‌ی توست

بیت بعدی مرا ببخش ولی رنج شاعر -بمان- جدا باشد

-بنویس و مچاله کن! بنویس! خواستی خاک کن به زیر کشو

پشت استیج‌های جیغ نرو! شعر بهتر که بی‌صدا باشد

نرگس امشب بمان و هیچ نپرس چشم بادامی‌ات نمی‌فهمد

به جهانش چگونه می‌نگرد شاعری که در انزوا باشد!

 

لینک کوتاه:​ https://farhangpress.af/?p=7715

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *