سیمنار علمی «جایگاه شعر سپید در افغانستان» روز جمعه (26 اسد) از سوی کتاب سرای روزنه و کانون ادبی روشنی برگزار گردید.
در این برنامه که شماری از شاعران، نویسندگان و فرهنگیان کشور شرکت کرده بودند، نخست استاد محمود جعفری، شاعر، پژوهشگر و منتقد ادبی پیرامون جایگاه شعر سپید در افغانستان و چیستی شعر سپید به طور مفصل صحبت نمود و سپس شاعرانی چون استاد محمداسحاق فایز، استاد عرفانی، شریح شیون، بهرام هیمه، اسماعیل لشکری، عبدالسلام پاییز، رحیم رادمان، محمد جاوید، فردین فرهمند، سلیمان خرمی، مصطفی محمدی، میلاد سالار، هارون محمدی و شمار دیگر به خوانش سرودههای شان پرداختند.
استاد محمود جعفری با بیان اینکه شعر براساس یک دیدگاه، تعریفناپذیر است، اظهار داشت: تعریف شعر فراز و فرودهای بسیاری را در طی زمان پیموده است. در یک، کلیت تعریف شعر به دو تعریف سنتی و مدرن تقسیم میشود.
وی تعریف شمس قیس رازی از شعر را سنتی خواند و با تأیید تعریف براهنی از شعر که فرمود: «شعر گرهخوردگي عاطفه و تخیّل است كه در زبان آهنگين شكل گرفته باشد.»، «بیان برتر» را معیار اساسی در تعریف شعر دانست.
تفاوتهای شعر از نثر، تفاوت شعر از نظم، تعریف شعر سپید و زمینههای شکلگیری شعر سپید در ایران و سپس در افغانستان، از موضوعات عمدۀ دیگری بود که استاد محمود جعفری مطرح کرد.
جعفری با اشاره به دیدگاه نیما راجع به شعر که شعر، شکل خود را از محتوا میگیرد، گفت: شعر سپید با همین بینش توسط شاملو به وجود آمد و توانست خود را در جامعه ادبی تثبیت نماید.
جعفری همچنین تحولات اجتماعی-سیاسی، ترجمه و سانسور را سه عامل مهم نوسازی ادبی در افغانستان عنوان نمود و اظهار داشت که شعر سپید در افغانستان با ترجمۀ قطعات ادبی و شعر منثور شروع شد و نخستین شعرهای سپید، در اواخر دهۀ پنجاه توسط استاد واصف باختری، رفعت حسینی و عبدالرازق رویین سروده شد و در دهه شصت توسعه پیدا کرد.
او همچنین با بیان اینکه شعر سپید در هجرت و غربت در سه نسل جوان و پویا شروع شده و ادامه پیدا کرد، گفت: اکنون شعر سپید با زمامداری چهرههای جوان و خلاق، راه خود را به سمت پویایی و توسعه ادامه میدهد.
این پژوهشگر و منتقد ادبی در ادامه، به تبیین رابطۀ وزن و شعر پرداخت و گفت: تعریف امروزه از وزن، با تعریف شاعران در گذشته از وزن فرق کرده است. وزن در تعریف امروز همان وزن عروضی نیست بلکه موسیقی و آهنگین بودن شعر است که از طریق جناسها، تضادها، ایهام و در یک تعبیر موسیقی معنوی، داخلی و کناری قابل تأمین است.
به گفتۀ وی در شعر سپید ما با انواع محدودیتهای کلامی روبهرو هستیم. از اینرو انواع موسیقی، نمودارسازی عمودی شعر، شکل نهایی، وحدت عمودی، نظام درونی، سلطه بر دستور و همنشینی کلمات، جایگزین وزن عروضی شدهاند. در شعر سپید شاعر مقید به رعایت قوافی، دستور زبان، تساوی طولی مصراعها، و… نیست.
وی در پایان، موسیقی کناری، موسیقی معنوی، تکرار، قرینهسازی، ایجاز، ترکیبسازی، رنگ، حرکت، همخونی کلمهها، تناسب تعبیرها و تصویرها، تقطیع، شروع و ختام و شکل نهایی را از مبانی اصلی شعر سپید خواند و از برگزارکنندگان برنامه ابراز تشکر و امتنان نمود.